عنوان مقاله :
مؤلفههاي تأثيرگذار برگرايش نوجوانان و جوانان به مصرف قليان: كاربردي از نظريه رفتار برنامهريزي شده در شهر ياسوج
پديد آورندگان :
شايگان ، پريوش دانشگاه علوم پزشكي ياسوج - گروه آموزش بهداشت و ارتقاي سلامت , شمس ، محسن دانشگاه علوم پزشكي ياسوج - گروه آموزش بهداشت و ارتقاي سلامت , روستايي ، نرگس دانشگاه علوم پزشكي ياسوج - گروه آمار و اپيدميولوژي , غفاريان شيرازي ، حميدرضا دانشگاه علوم پزشكي ياسوج - مركز تحقيقات عوامل اجتماعي مؤثر بر سلامت
كليدواژه :
جوانان , قليان , نظريه رفتار برنامهريزي شده , كنترل رفتاري درك شده , قصد ترك قليان
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: مصرف دخانيات به ويژه قليان يكي از مشكلات رفتاري عمده در حوزه سلامت است كه در طي ساليان اخير، گسترش بيشتري در بين جوانان و نوجوانان پيدا كرده است. با وجود اجراي برنامه هاي مختلف براي كاهش اين رفتار در ايران، به نظر ميرسد توجه چنداني به استفاده از الگوهاي رفتاري براي طراحي مداخلات اثربخش در اين حوزه نشده است. اين مطالعه با هدف تعيين مؤلفههاي تأثيرگذار برگرايش نوجوانان و جوانان به مصرف قليان: كاربردي از نظريه رفتار برنامهريزي شده در شهر ياسوج بود. روش بررسي: اين مطالعه يك پژوهش توصيفي ـ مقطعي ميباشد كه در ماه هاي پاياني سال 1398 با هدف سنجش عوامل پيشگويي كننده قصد ترك مصرف قليان در جوانان ساكن شهر ياسوج انجام شد. 157 نفر از افراد 15 تا 30 ساله مراجعه كننده به قهوه خانه ها و باغ هاي تفريحي منطقه توريستي آبشار ياسوج با روش نمونهگيري در دسترس انتخاب و پرسشنامه سنجش سازههاي نظريه رفتار برنامهريزي شده براي آنها تكميل شد. در اين مطالعه از آمار توصيفي در قالب درصد فراواني، ميانگين و انحرافمعيار همچنين آمار تحليلي در قالب رگرسيون خطي چندگانه استفاده گرديد. دادهها با استفاده از آزمونهاي توصيفي در قالب درصد فراواني, ميانگين و انحراف معيار و نيز آمار تحليلي در قالب رگرسيون خطي چندگانه تحليل شدند. يافتهها: بيشترين فراواني شركت كنندگان در مطالعه را مردان و با ميانگين سني2 ±20 سال، تحصيلات بالاي ديپلم و ساكن مناطق شهري تشكيل ميدادند. در بيش از 70 درصد شركت كنندگان سابقه مصرف قليان دربين اعضاي خانواده به ترتيب(برادر و پدر با بيشترين فراواني) ذكر شد. بيش از 96 درصد شركت كنندگان دوستاني داشتند كه قليان ميكشيدند و ميانگين اولين سن مصرف قليان در آنها 2.77 ±16.88 سال بود. بيش از 63 درصد شركت كنندگان، محل معمول مصرف قليان را كافي شاپها و قهوه خانهها ذكر كردند. در بين سازههاي نظريه رفتار برنامهريزي شده قدرت پيشگويي كنندگي سازه كنترل رفتاري درك شده براي قصد ترك مصرف قليان بيشتر از ساير سازهها بود (0.001 P). نتيجهگيري: با توجه به كمرنگ بودن نقش الگوها و نظريههاي تغيير رفتاري در كاهش ميزان مصرف قليان در ايران، به نظر ميرسد مداخلاتي كه بر اساس سازههاي با قدرت پيشگويي كنندگي بيشتر مانند سازه كنترل رفتاري درك شده در مطالعه حاضر هستند، بتوانند تأثيرات متفاوتي نسبت به برنامههاي معمول داشته باشند.
عنوان نشريه :
ارمغان دانش
عنوان نشريه :
ارمغان دانش