نقش صنايع كوچك‌مقياس مناطق مرزي در ورود به بازارهاي منطقه‌اي مطالعه موردي: استان مرزي هرمزگان

پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسي تأثير نقش صنايع كوچك‌مقياس مناطق مرزي در ورود به بازارهاي منطقه‌اي بپردازد. به‌عبارتي‌ديگر هدف پژوهش حاضر اين است كه در ابتدا به شناسايي متغيرهاي تأثيرگذار صادراتي براي ورود به بازارهاي منطقه‌اي بپردازد و درنهايت تأثير اين متغيرها را موردبررسي قرار دهد. اين پژوهش از نوع اكتشافي و ازلحاظ شيوه انجام كار توصيفي-پيمايشي مي‌باشد. جهت جمع‌آوري اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده‌شده است. كه ضريب آلفاي كرونباخ پرسشنامه‌ها بالاي 7. مي‌باشد، براي آزمون روايي سؤالات از اعتبار محتوا استفاده شد كه به اين منظور ازنظرت متخصصان، اساتيد دانشگاهي و كارشناسان خبره استفاده‌شده است، در اين مرحله پرسشنامه‌ها با همگرايي زيادي ميان نظرات اين متخصصان، تأييد شد. جامعه آماري در اين پژوهش توليدكنندگان و صادركنندگان شركت‌هاي كوچك و متوسط (بودند، كه از بين آن‌ها 470 نفر به‌عنوان نمونه به‌صورت تصادفي ساده انتخاب شدند. جهت تجزيه‌وتحليل اطلاعات از آزمون تحليل عامل اكتشافي استفاده‌شده است. بعد انجام آزمون تحليل عاملي اكتشافي درنهايت هفت عامل: توسعه محصول، حمايت دولتي، جهت‌گيري استراتژيك، رضايت مشتري، فشار رقابتي، توانايي سازمان، راهبردهاي توزيع از عوامل تأثيرگذار براي ورود به بازارهاي منطقه‌اي شناسايي‌شده‌اند. نتايج تحليل عاملي نشان مي‌دهد كه 6 عامل به‌دست‌آمده مي‌توانند حدود 63.81 درصد واريانس تمامي شاخص‌ها را تبيين نمايند كه مقدار قابل قبولي است. عامل توسعه محصول با درصد واريانس استخراج‌شده 16.38 درصد، مهم‌ترين عامل بوده است و عامل حمايت دولتي 11.96 درصد واريانس كل را تبيين مي‌كند.