دفاع از آگاهي پديداري و كواليا

احساسات و حالات عاطفي طيف وسيعي از حالات ذهني را تشكيل مي ‌دهند كه به نظر مي ‌رسد خصوصيت يا كيفيت خاصي دارند. فيلسوفان اين جنبه كيفي حالات ذهني را كواليا مي ‌نامند. اين جنبه كيفي حالات ذهني يعني نحوه‌اي كه اين حالات، درك مي‌شوند يا نحوه‌اي كه اشياء براي ما به نظر مي‌رسند. بدين دليل به اين جنبه كيفي گاهي جنبه پديداري يا آگاهي پديداري نيز مي ‌گويند يعني نحوه اي كه حالات ذهني براي ما آشكار مي ‌شوند. اين ويژگي سابجكتيو پديداري را معمولا به صورت چيزي وجود دارد كه كيفيتِ بودنِ آن حالت ذهني در يك فرد است، تعريف مي‌ كنند. برخي فيلسوفان وجود كواليا را انكار كرده ‌اند. از جمله اين فيلسوفان George Rey است. Rey استدلال مي كند ما مي‌ توانيم ماشيني طراحي كنيم كه در آن ماشين تمام فرايندها و ظرفيت‌ هاي ذهني را برنامه ‌ريزي كنيم. او معتقد است چنين ماشيني با اين كه واجد تمام ظرفيت ‌ها و فرايندهاي ذهني است، ولي هنوز اين شك وجود دارد كه ماشين واجد كواليا است يا نه. اگر اين شك درباره ماشين وجود دارد كه واجد كواليا است يا نه پس هيچ كدام از ظرفيت ‌ها و فرايندهاي ذهني نمي‌ توانند نامزد معقولي براي كواليا باشند. سپس نتيجه مي ‌گيرد در اين حالت ما نيز معقول و موجه ‌ايم كه شك داشته باشيم واجد كواليا هستيم يا نه. در اين مقاله ابتدا استدلال Rey صورت ‌بندي و سپس نقد و بررسي مي ‌شود و در نهايت نشان داده مي ‌شود كه اين استدلال ناكارامد است.