عنوان مقاله :
خوانشِ پستمدرن از داستانِ سمك عيار؛ ترديد در بنيانهايِ سهگانۀ زمان، ساختار و روايت
پديد آورندگان :
حافظي ، مرتضي دانشگاه فردوسي مشهد , نجف زاده ، مهدي دانشگاه فردوسي مشهد , جزايي ، محدثه دانشگاه فردوسي مشهد
كليدواژه :
سمك عيار , پستمدرنيسم , زمان , ساختار , روايت
چكيده فارسي :
پستمدرنيسم طغياني عليه باورهاي تكبُعدي و تكصداست كه در قالب هيچ ذهن و مرز خاصي جاي نميگيرد و هر لحظه و در هر مكاني سر برميآورد و در قاب يك اثر هنري متجسم ميشود. اگرچه براي پستمدرنيسم قواعد و قاعدههاي قطعي و تعريف مشخصي بيان نشده و مشخصههاي آن نيز تا كنون بهصورت منسجم تدوين نشده است، دربارۀ ارتباط آن با زبان تقريباً ترديدي وجود ندارد. زباني تلقي كردن پستمدرنيسم سبب ميشود بتوان پيوندي ميان متون ادبي ـ تاريخي و پستمدرنيسم ايجاد كرد. يكي از مهمترين داستانهاي ادبي ـ تاريخي ايران سمك عيار است كه بهنظر ميرسد با داستانهاي پستمدرن قرابت دارد. بر همين اساس، پرسش كليدي نوشتار حاضر اين است كه آيا ميتوان مؤلفههاي مشابهي ميان پستمدرنيسم و داستان سمك عيار يافت. براي پاسخگويي به اين پرسش، با استفاده از روش توصيفي، پستمدرنيسم بهمثابۀ يك وضعيت درنظر گرفته شده است كه برخلاف باور غالب مدرنيستي، ميتواند به نوشتههاي تاريخي تعميم يابد. بر همين اساس، با استفاده از تحليل روايي بنيانهاي سهگانۀ زمان، ساختار و روايت، داستان سمك عيار بررسي شده است. دستاورد كلي پژوهش بيانگر آن است كه كاربست پستمدرنيسم در اين اثر كاملاً مشهود است و مؤلفههايي همچون عدم قطعيت در زمان داستان، لرزان بودن چارچوبهاي ساختاري بهواسطۀ عناصري از متون ديگر، تكگوييهاي دروني شخصيتها و همچنين درهم ريختن مرز داستان و واقعيت در اين سير به مدد ما آمده است.
عنوان نشريه :
روايت شناسي
عنوان نشريه :
روايت شناسي