عنوان مقاله :
تاثير مهارتهاي تابآوري بر اساس مدل هندرسون و ميلستون با بهزيستي روان شناختي و خودكارآمدي زنان سرپرست خانوار: مطالعه نيمه تجربي
عنوان به زبان ديگر :
The relationship of Resilient Skill Education on Psychological Well-being and Self-Efficacy of Female Heads of Households
پديد آورندگان :
صالحي، كتايون دانشگاه علوم پزشكي البرز - مركز تحقيقات عوامل اجتماعي موثر بر سلامت، كرج ، ايران , فرهاد بيگي، پروانه جهاد دانشگاهي واحد البرز، البرز، ايران , گنجي، نيما جهاد دانشگاهي علوم پزشكي شهيد بهشتي، تهران، ايران , كريمي، نگار جهاد دانشگاهي واحد البرز، البرز، ايران , محمودي، زهره دانشگاه علوم پزشكي البرز - مركز تحقيقات عوامل اجتماعي موثر بر سلامت، كرج، ايران
كليدواژه :
بهزيستي روانشناختي , خودكارآمدي , زنان سرپرست خانوار , تاب آوري , مهارت , مدل هندرسون و ميلستون
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: زنان سرپرست خانوار به عنوان قشر آسيب پذير جامعه در معرض انواع آسيب هاي رواني،اجتماعي و اقتصادي قرار دارند. مطالعه حاضر با هدف تعيين مهارتهاي تابآوري بر اساس مدل هندرسون و ميلستون با بهزيستي روانشناختي و خودكارآمدي زنان سرپرست خانوار انجام شد.
مواد و روش ها: اين مطالعه بصورت نيمه تجربي از نوع سري زماني منقطع(Interrupted time-series Design) برروي 34 زن سرپرست خانوار مراجعه كننده به مراكز تسهيل گري و توسعه محلي حاشيه شهر كرج 1399 انجام شد. افرادي كه نمره تاب آوري آنها طبق پرسشنامه 50 و كمتر بود وارد مطالعه شده و از آنها خواسته شد تا پرسشنامه خودكارآمدي، بهزيستي روانشناختي و مقياس تابآوري را تكميل نمايند. اين مطالعه در سه مرحله قبل، بلافاصله بعد و سه هفته بعد از مداخله انجام شد و در هر سه مرحله اطلاعات هرفرد با خودش مورد مقايسه قرار گرفت. براساس برنامه آموزش تابآوري هندرسون و ميلستين (1996) ، 8 جلسه 75 دقيقه اي براي همه افراد ارائه شد. پس از جمع آوري دادهها، اطلاعات با استفاده از نرمافزارSPSS، ويرايش 21 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافتهها: براساس نتايج ميانگين سني شركت كنندگان 6/81 ± 37/91 و نمره تاب آوري 5/05 ± 47/26بود. نتيجه آزمون Repeated measures test بيانگر تاثير مداخله در طول زمان در ميانگين نمرات خودكارآمدي و بهزيستي روانشناختي (p<0/001) ميباشد. و براساس نتايج ميزان تاثير برنامه آموزشي تاب آوري بر خودكارآمدي 69/6 % و بر بهزيستي روانشناختي 52/6% بوده است.
بحث و نتيجه گيري: برنامه هاي آموزشي تابآوري با توانايي رشد قابليت هاي عاطفي، رشد معنويت در افراد و ايجاد حس اميدواري و خوشبيني در زندگي، ميتواند در بهبود سلامت روان و خودكارآمدي افراد موثرباشد.
چكيده لاتين :
Background: As a vulnerable social stratum, female heads of households are exposed to
all kinds of psychological, social and economic harms. The present study aimed to
determine the effects of resilience skills on psychological well-being and self-efficacy in
female heads of households based on the Henderson and Milstein model.
Methods: This quasi-experimental study with an interrupted time-series design was
conducted on 34 female heads of households presenting to local facilitation and
development centers in the suburbs of Karaj, Iran, in 2020-2021. Once the eligible
individuals were identified, data were collected using a self-efficacy questionnaire, a
psychological well-being questionnaire and a resilience scale. The study variables were
measured at three time points: Before, immediately after and three weeks after the
intervention. On each measurement occasion, the data of each individual was compared to
her own data from the other occasions. Using the resilience training program by
Henderson and Milstein (1996), all the individuals were given eight 75-minute sessions.
The collected data were analyzed in SPSS software, version 21.
Results: According to the results, participants’ mean age was 37.91 ± 6.81 years and their
resilience score was 47.26 ± 5.05. The results of the repeated-measures test revealed the
effect of the intervention on the mean scores of self-efficacy and psychological well-being
over time(P<0.001). The effect of the resilience training program was 69.6% on selfefficacy and 52.6% on psychological well-being.
Conclusion: By developing emotional capabilities, promoting spirituality and creating a
sense of hopefulness and optimism in life, resilience training programs can be effective in
improving individuals’ psychological health and self-efficacy.
عنوان نشريه :
نشريه دانشگاه علوم پزشكي البرز