بررسي اثر اندازه دولت بر بيكاري در ايران: شواهد جديد از الگوي ماركوف – سوئيچينگ

The Effect of Government Size on Unemployment in Iran: New Evidence from the Markov-Switching Model

رابطه بين اندازه دولت و نرخ بيكاري يكي از موضوعات مناقشه ­انگيز در بين مكاتب اقتصادي بوده و در اين خصوص هيچ­گونه اجماع نظري و يا تجربي بين اقتصاددانان مشاهده نمي ­شود. بر اين اساس، مطالعه حاضر با استفاده از رهيافت ماركوف سوئيچينگ (Markov-Switching) به بررسي اثرگذاري اندازه دولت بر نرخ بيكاري در ايران طي سال­هاي 1397-1358 پرداخته است. يافته­ هاي اين مطالعه همگام با ديدگاه كينزي، نشان مي­ دهد كه در دوران ركود اقتصادي (سال­هايي با نرخ بيكاري بالاتر) اندازه بزرگتر يا سياست­ هاي انبساطي دولت اثر منفي و معناداري بر نرخ بيكاري داشته، در حالي كه در دوران غيرركودي (سال ­هايي با نرخ بيكاري پايين­ تر) شواهدي دال بر اثرگذاري معنادار اندازه دولت بر نرخ بيكاري در ايران مشاهده نشده است. بنابراين مي­ توان گفت كه دلايل برشمرده توسط آبرامز (Abrams) (1999) و فلدمن (Feldmann) (2006 و 2009) جهت تبيين اثرگذاري مثبت اندازه بزرگتر دولت بر نرخ بيكاري، حداقل در دوران ركود اقتصادي در ايران قابل دفاع نيست. نهايتاً، يافته­ هاي اين مطالعه همگام با قانون اوكان (Okun's law) نشان داد كه رشد اقتصادي حقيقي اثر منفي و معناداري بر نرخ بيكاري داشته و تورم نيز براي يك دوره كوتاه­ مدت يك­ساله نرخ بيكاري را كاهش داده، اگرچه با گذشت زمان، تورم در بلندمدت موجب افزايش نرخ بيكاري در ايران شده است.

The relationship between government size and unemployment is one of the most controversial issues among different schools of economics, and there is no theoretical or empirical consensus among economists. Therefore, the present study investigates the effect of government size on the unemployment using the Markov-Switching approach in Iran for the period 1979- 2018. Consistent with the Keynesian School of Macroeconomics, our findings show that during recessions (years with higher unemployment), larger size or expansionary fiscal policy had a significant negative effect on the unemployment. While in the non-recession period (years with lower unemployment) there is no evidence of a significant effect of government size on unemployment in Iran. Therefore, for the reasons cited by Abrams (1999) and Feldmann (2006 & 2009) to explain the positive impact of larger government size on the unemployment, no evidence was found, at least for the period of economic recession in Iran. Finally, consistent with Okun's law, the findings show that real economic growth has a significant negative effect on the unemployment rate. Also, Inflation has reduced the unemployment rate in the short run, although, inflation has increased the unemployment rate in the long run