عنوان مقاله :
گفتمان تماميت ارضي ايران در منابع تاريخنگاري دورۀ صفويه
عنوان به زبان ديگر :
The Discourse of Iran's Territorial Integrity in the Sources of Safavid Historiography
پديد آورندگان :
سهيلي، فاطمه دانشگاه خوارزمي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ ، تهران، ايران , رازنهان، محمد حسن دانشگاه خوارزمي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ ، تهران، ايران , چنگيزي اردهايي، اسماعيل دانشگاه خوارزمي - دانشكده ادبيات و علوم انساني - گروه تاريخ ، تهران، ايران
كليدواژه :
تماميت ارضي , روش تحليل گفتمان روث وداك , صفويه , مليت و مذهب
چكيده فارسي :
حفظ تماميت ارضي ازجمله آرمانهاي حياتي هر حكومتي است. با روي كار آمدن خاندان صفويه در ايران، تماميت ارضي كشور كه تا پيش از آن مدعيان داخلي و خارجي بهشدت آن را تهديد ميكردند و در مخاطره بود، رنگ يكپارچگي به خود گرفت. حاكمان صفوي براي تقويت مباني حاكميتي خود نيازمند تعريف و قوامبخشي به عناصري بودند كه ضمن تثبيت وحدت دروني، براساس داشتن ويژگيهاي مشترك، بر تمايزها و تفاوتهاي آنها با ديگر كشورها نيز تأكيد كند. آنها نظام معنايي خود را با عناصري نظير مذهب شيعه و مليت ايراني در خرده گفتمانهاي تابع خود القا كردند و در كنار آن، با برجستهسازي تفاوتها در مذهب، مليت، زبان، فرهنگ و... مفهوم «ديگري» را بازتعريف كردند و نحوۀ «بقا» و ماندگاري را با توجه به آن ارائه كردند.
بر اين اساس، پژوهش حاضر درصدد است با در پيش گرفتن چارچوب نظري تحليل گفتمان از منظر روث وداك (Ruth Wodak) و تمركز بر دو محور اساسي «گفتمان خود در تقابل با ديگري» و «بقا»، گفتمان تماميت ارضي ايران را در اين دوران تحليل كند و ويژگيهاي اين گفتمان را بررسي كند. در پرتو رويكرد وداكي به اين نتيجه ميرسيم گزارههاي «برجستهسازي خود و اغراق و بزرگنمايي» دربارۀ مؤلفههاي گفتمان صفوي و نيز تحقير و مميزكردن عثماني و ازبكان و گوركانيان بهروشني نشاندهندۀ آگاهي تاريخنگاران عصر صفوي از تمايز با ديگران است تا اينگونه گفتمان تماميتخواهانۀ صفويه را قوام بخشند.
چكيده لاتين :
Preserving territorial integrity is one of the vital ideas of any governments. As the Safavid dynasty took power in Iran, Iran's territorial integrity, which had previously been seriously threatened by domestic and foreign claimants, …. To consolidate their sovereignty, the Safavid rulers needed to define and solidify the elements that highlighted their differences from other countries, while establishing internal unity based on shared characteristics. In their sub-discourses, they introduced their value system, which included Shiism and Iranian nationality with several provinces within their territories, redefined another concept, and presented a way of survival based on other concepts by emphasizing differences in religion, nationality, language, culture, and so on. Accordingly, by employing discourse analysis from Ruth Wodak's perspective and focusing on the two basic notions of "self versus the other" and "survival," the present study aimed to analyze Iran's territorial integrity during this period and examine the features of this discourse.
عنوان نشريه :
پژوهش هاي تاريخي - دانشگاه اصفهان