اثر بخشي اصلاح سبك زندگي بر بهبود گونه شناسي يكپارچگي و آسيب شناسي زنان در خانواده

The effectiveness of lifestyle modification on improving the typology of integration and pathology of women in the family

زنان به عنوان بخش اعظم جامعه نقش مهمي در اصلاح سبك زندگي دارند پژوهش حاضر با هدف تبيين اثر بخشي ، اصلاح سبك زندگي بر بهبود گونه شناسي يكپارچگي و آسيب شناسي زنان در بين زنان شهرستان رستم انجام گرفت. روش: روش پژوهش در زمره طرح پژوهشي از نوع تمام آزمايشي بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه زنان ساكن در شهر رستم در سال 1399 بود و نمونه آماري تعداد 60 نفر از زنان شهرستان رستم را در قالب دو گروه 30 نفره گواه و آزمايش شامل شد كه با روش نمونه گيري در دسترس انتخاب شدند. براي سنجش گونه شناسي يكپارچگي و اسيب شناسي زنان از پرسشنامه فرايند و محتواي ساماني استفاده شد؛ آلفاي كرونباخ همه پرسشنامه ها مورد تاييد مي باشد. يافته­ ها: يافته ها نشان دادند اصلاح سبك زندگي بر بهبود گونه هاي خانواده ،اثر بخشي معناداري دارد (فرضيه اول) بنابراين مي توان گفت كه اصلاح سبك زندگي بر بهبود افزايش يكپارچگي خانواده اثر معناداري دارد و برنامه اصلاح سبك زندگي موجب افزايش يكپارچگي خانواده گرديده است (تاييد فرضيه دوم) و اصلاح سبك زندگي بر بهبود آسيب شناسي زنان اثر معناداري دارد (فرضيه سوم). نتيجه ­گيري: پس نتيجه مي گيريم كه بين گروه ها حداقل در يكي از ابعاد تفاوت معناداري وجود دارد.

Women as a large part of society have an important role in lifestyle modification. The aim of this study was to explain the effectiveness of lifestyle modification on improving the typology of integration and pathology of women among women in Rostam city. The statistical population of this study included all women living in the city of Rostam in 1399 and the statistical sample of 60 women in the city of Rostam in the form of two groups of 30 people were considered as evidence and experiments that were selected by available sampling method. Samani process and content questionnaire was used to assess the typology of integration and pathology of women. an‎d Cronbach's alpha of all questionnaires is approved. Findings showed that the first hypothesis: lifestyle modification has a significant effect on the improvement of family species. The mean values ​​of process scores and family content in the experimental group and in the post-test stage increased significantly compared to the pre-test stage. Therefore, it can be said that lifestyle modification has a significant effect on improving family species. Hypothesis 2: Lifestyle modification has a significant effect on improving family integration. Hypothesis 3: Lifestyle modification has a significant effect on improving women's pathology. Therefore, the effect of group variable on dependent variable (process dimensions) based on the existence of significant differences is positive, so we conclude that there is a significant difference between groups in at least one dimension.