ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﮔﺮاﯾﺶ اﺳﺎﺗﯿﺪ و داﻧﺸﺠﻮﯾﺎن ﺗﺤﺼﯿﻼت ﺗﮑﻤﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ داﻧﺶﺑﻨﯿﺎن از دﯾﺪﮔﺎه ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن

Identifying the factors affecting the tendency of graduate professors and students to knowledge-based entrepreneurship from the perspective of experts.

اين پژوهش باهدف شناسايي عوامل مؤثر بر گرايش اساتيد و دانشجويان تحصيلات تكميلي به كارآفريني دانش‌بنيان از ديدگاه متخصصان و بررسي وضعيت موجود از ديدگاه ذينفعان انجام‌شده است. رويكرد اين پژوهش، آميخته (كيفي- كمي) است. جامعه آماري اين پژوهش در مرحله كيفي خبرگان دانشگاه صنعتي اروميه بوده كه داده‌هاي مصاحبه در نفر نوزدهم به اشباع رسيده و در مرحله كمي شامل اساتيد و دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه صنعتي اروميه به تعداد 646 نفر بود كه از بين آن‌ها با استفاده از روش نمونه ­گيري تصادفي- طبقه‌اي تعداد 298 نفر انتخاب گرديد. براي گردآوري اطلاعات درروش كيفي از مصاحبه نيمه ساختاريافته عميق استفاده و درروش كمي، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. تجزيه‌وتحليل داده ­ها در رويكرد كيفي از فن كدگذاري باز، محوري و انتخابي و در رويكرد كمي از آزمون‌هاي t و تحليل عاملي با نرم‌افزارهاي spss و Lisrel صورت گرفت. نتايج پژوهش در مرحله كيفي نشان داد كه عوامل مؤثر بر كارآفريني دانش­ بنيان، مي­توانند در قالب 7 مقوله عوامل حمايتي، انگيزشي، شغلي، محيطي، آموزشي، ساختاري و زمينه­اي قرار بگيرند. يافته­ هاي مرحله كمي نشان داد كه در بين عوامل گرايش به كارآفريني دانش­بنيان بيشترين اثر توسط عوامل انگيزشي ايجاد گرديده و عوامل زمينه‌اي و عوامل محيطي داراي وضعيت مطلوب، عوامل آموزشي و ساختاري داراي وضعيت متوسط و نهايتاً عوامل حمايتي، انگيزشي و شغلي داراي وضعيت نامطلوبي بودن

This study aimed to identify the factors influencing the faculty and graduate students' knowledge-based entrepreneurship from the point of view of experts and examine the status from the viewpoint of the stakeholders. This research has a quantitative and qualitative approach. In order to collect information in a qualitative method, a semi-structured interview has been used and a quantitative method has been used to determine the status of knowledge base entrepreneurship. The statistical population of this research was the experts of Urmia University of Technology (Qualitative Approach) for the number of 19 people, as well as the professors and graduate students of Urmia University of Technology (quantitative approach) to 646 people. Quantitatively, a stratified random sampling method was used based on the Morgan table, which was selected as an approximate sample of 291 individuals, and a targeted sampling was used to select elites. For analyzing data, open and axial coding techniques were used with SPSS and Lisrel software. The results showed that 7 categories can be accommodated. Main categories included supporting factors, motivational factors, occupational factors, environmental factors, educational factors, structural factors, and underlying factors. From experts' point of view, among the factors of the entrepreneurial tendency towards knowledge creation, the most effect was created by motivational factors, and the underlying factors and environmental factors, educational factors an‎d structure mean condition and finally, supporting, motivational and occupational factors have bad status They were based on knowledge-based entrepreneurship