شماره ركورد :
1261474
عنوان مقاله :
ارزيابي قضيۀ هكچر-اوهلين-ونك در اقتصاد ايران
عنوان به زبان ديگر :
Evaluating of the Hecker-Ohlin-Vanek Theorem in Iranian Economy
پديد آورندگان :
محبي نيا، فهيمه دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده اقتصاد و علوم سياسي - گروه اقتصاد , يزداني، مهدي دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده اقتصاد و علوم سياسي - گروه اقتصاد
تعداد صفحه :
55
از صفحه :
347
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
401
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
قضيۀ هكچر-اوهلين-ونك , آزمون جزئي , فهرست عوامل تجاري , داده-ستانده , اقتصاد ايران
چكيده فارسي :
سنجش سهم صادرات و واردات هريك از عوامل توليدي به موازات صادرات و واردات كالاها و خدمات در جريان تجارت خارجي به عنوان قضيه هكچر-اوهلين-ونك در ادبيات اقتصادي، حايز اهميت است و امكان سنجش اين مفهوم در سطحي خرد و به تفكيك رشته فعاليت هاي اقتصادي از منظر شناسايي الگوي تجاري از اهميتي دوچندان برخوردار است. در مطالعه حاضر، اعتبارسنجي قضيه هكچر-اوهلين-ونك با بررسي فهرست عوامل تجاري براي شش عامل توليدي نيروي كار (غيرماهر، نيمه ماهر و ماهر)، سرمايه فيزيكي، تحقيق و توسعه و انرژي در اقتصاد ايران انجام شده است. اين مطالعه، قضيه مزبور را با توسل به ابزار داده-ستانده، فراواني و كميابي نسبي عوامل توليدي به فهرست عوامل تجارت خالص مرتبط مي سازد و آزمون اعتبارسنجي را با استفاده از داده هاي خرد 78 رشته فعاليت اقتصاد ايران در زيربخش هاي كشاورزي، صنعت و خدمات، براي جدول هاي داده-ستانده 1390 و 1395 اقتصاد ايران انجام مي دهد. نتايج اقتصاد ايران براي سال هاي 1390 و 1395 نشان مي دهد فهرست عوامل تجاري در 34/61 درصد از رشته فعاليت ها (27 بخش) منفي است و اين بخش ها واردكننده اند؛ بنابراين داراي كميابي نسبي عوامل هستند. همچنين اين فهرست در 60/25 درصد رشته فعاليت ها (47 بخش) مثبت و داراي وفور نسبي عوامل است و بنابراين صادركننده عوامل بوده است. در هركدام از سال هاي مورد بررسي در چهار زيربخش از بخش خدمات، تجارت عوامل صورت نگرفته است. علاوه بر اين، نتايج در رابطه با تغيير ساختار شدت عوامل بري نشان مي دهد در سال 1390 بالاترين اثرگذاري در فرايند توليد مربوط به نيروي كار غيرماهر و سرمايه فيزيكي و در سال 1395 مربوط به سرمايه فيزيكي و مخارج تحقيق و توسعه بوده است.
چكيده لاتين :
Measuring the share of exports and imports of each factor in exports and imports of goods and services according to Heckscher-Ohlin-Vanek theorem is important, and its measurement at the micro level and at the level of economic activities is doubly important to identify the trade patterns of countries. This study examine the validation of the Heckscher-Ohlin-Vanek (HOV) theorem by examining the factor content of trade for six factors: Labor (unskilled, semi-skilled, and skilled), physical capital, research and development, and energy in the Iranian economy. Using the input-output table, the HOV hypothesis was examined by relating the relative abundance and scarcity of factors to the factor content of trade . The validation test was conducted using micro data for 78 activity sectors in agriculture, industry and services using the 2011 and 2016 input-output tables in the Iranian economy. The results show for Iran's economy in 2011 and 2016 that the factor content of trade was negative in 34.61% of activities (27 sectors) and the factors were imported. In 60.25% of the activities (47 sections), it was positive and had a relative surplus of factors, so the factors were exported. In each of the years studied, in 4 subsectors of the services sector, there was no factor trade. In addition, the results show that in 2011 the greatest influence on the production process was from unskilled labor and physical capital, while in 2016 physical capital and spending on research and development predominated.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
تحقيقات اقتصادي
فايل PDF :
8568180
لينک به اين مدرک :
بازگشت