عنوان مقاله :
تنهايي استراتژيك و سياستهاي راهبردي ايران در غرب آسيا
عنوان به زبان ديگر :
Strategic Loneliness and the Strategic Policies of Iran in the West Asia
پديد آورندگان :
فتحي، محمدجواد داﻧﺸﮕﺎه ﺷﺎﻫد - داﻧﺸﮑﺪه ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ - ﮔﺮاﯾﺶ آﯾﻨﺪهﭘﮋوﻫﯽ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ، ﺗﻬﺮان، ايران , پيراني، شهره داﻧﺸﮕﺎه ﺷﺎﻫد - داﻧﺸﮑﺪه ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﯽ - ﮔﺮاﯾﺶ آﯾﻨﺪهﭘﮋوﻫﯽ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ اﻧﻘﻼب اﺳﻼﻣﯽ، ﺗﻬﺮان، ايران , غفوري، اكبر داﻧﺸ ﮕﺎه ﯾﺰد - داﻧﺸﮑﺪه ﺣﻘﻮق، ﻋﻠﻮم ﺳﯿﺎﺳﯽ و ﺗﺎرﯾﺦ - ﮔﺮوه ﻋﻠﻮم ﺳﯿﺎﺳﯽ، ﯾﺰد، اﯾﺮان
كليدواژه :
ايران , غرب آسيا , تنهايي استراتژيكي , موازنه نامتقارن , واقعگرايي تدافعي
چكيده فارسي :
يكي از مسائل محوري در گسترۀ پرتنش و بحراني غرب آسيا، تأثير پنداره و فرض تنهايي راهبردي بر اهداف، انگيزهها، و راهبردهاي منطقهاي نخبگان تصميمساز جمهوري اسلامي ايران است. پرسش اصلي پژوهش اين است كه «چرا جمهوري اسلامي ايران، دچار تنهايي راهبردي شد و براي برونرفت از اين تنهايي از كدام دكترينها بهره گرفته است؟» فرضيه پژوهش اين است كه «تغيير نظام از پهلوي به جمهوري اسلامي سبب شد كه ايران ازيكسو، درعمل بهجز سوريه، متحد دولتيِ قدرتمند و پايداري نداشته باشد و ازسويديگر، جبههاي از متحدان درونمنطقهاي و فرامنطقهاي، كشور را محاصره كنند. همين مسئله سبب شده است كه اهداف و راهبردهاي منطقهاي ايران بر اين ايده استوار شود كه راهكار مقابله با تصور تهديد ناشي از تنهايي راهبردي، بازدارندگي درونزا همراه با نقشآفريني برونمرزي براي مقابله با منابع تهديد در خارج از جغرافياي سرزميني است». يافتههاي پژوهش نشان ميدهد، اهدافي مانند حمايت از جنبشهاي آزاديبخش، حائلسازي در برابر منابع تهديد، مقابله با آمريكا و موازنه با متحدان منطقهاي آمريكا، و راهبردهاي برجستهاي مانند منع منطقهاي و ضددسترسي، نبرد نامتعارف زميني و دريايي، بازدارندگي موشكي كلاسيك و نئوبالستيكگرايي،صنعت پهپاد، الگوي حزبالله و لبنانيزه كردن، اتحادسازي با كنشگران فرامنطقهاي، ديپلماسي مذهبي و فرهنگي، نشاندهندۀ تأثيرپذيري مستقيم از انگاره تهديدآميز تنهايي راهبردي است كه براي برونرفت از اين تنهايي و انزواي منطقهاي طرح شدهاند. روش پژوهش در اين مقاله، كيفي بوده و مراجعه به اسناد كتابخانهاي، مبنا قرار گرفته است. مسئلۀ اصلي نيز با رويكرد تحليليـتبييني بررسي شده است.
چكيده لاتين :
One of the central issues is the impact of the idea and assumption of strategic loneliness on the goals, motives, and regional strategies of the decision-making elites of the Islamic Republic of Iran in the tense and critical area of West Asia. The current research investigates why the Islamic Republic of Iran suffers from strategic loneliness, and which doctrines have it used to get out of strategic loneliness? The study hypothesizes that the change of regime from Pahlavi to the Islamic Republic caused, on the one hand, Iran to have practically no stable and robust ally except Syria. On the other hand, a front of allies within the region and beyond has surrounded the country. This issue has led Iran to endogenous deterrence and abroad activities to cope with foreign threats. The findings show that supporting liberation movements, blocking threat sources, confronting the United States, deterring US regional allies, alongside prominent strategies such as regional ban and counter-access, unconventional land and sea warfare, classical and neo-ballistic missile deterrence, drone industry, Hezbollah model, and Lebanonization, alliances with trans-regional actors, religious and cultural diplomacy indicate the wrong idea of strategic loneliness. Iran follows these policies to get out of strategic loneliness and regional isolation. The research method is qualitative and refers to the primary library documents.
عنوان نشريه :
پژوهش نامه ايراني سياست بين الملل