پيشنهاد «خانواده» به عنوان واحد تحليل هاي خرد در اقتصاد اسلامي بر اساس كتاب و سنت

فاقد عنوان

در دانش اقتصاد رايج، فرد محور تحليل‌ها و عنصر موثر در تبيين پديده‌هاي اقتصادي است. كتاب‌ها و تحقيقات اقتصاد خرد و ساير نظريات اقتصادي بر همين مبنا شكل‌ مي‌گيرد. اين وضعيت به مطالعات اقتصاد خرد اسلامي نيز سرايت كرده است. تحقيق حاضر تلاش دارد با بررسي ادبيات موجود اقتصاد خرد اسلامي و بررسي لوازم و ملزومات ديدگاه‌هاي مطرح در كتاب و سنت، به ديدگاهي قابل استناد به اسلام درباره واحد تحليل خرد در اقتصاد دست يابد. طبق يافته‌هاي تحقيق، واحد تحليل خرد، آن جزء مفهومي است كه قابل تحويل به اجزاي خود نباشد. در علم اقتصاد اسلامي، راه شناخت چنين جزيي، مراجعه به ديدگاه‌ شريعت درباره روابط مالي است. شواهد متنوع در كتاب و سنت از انتخاب خانواده به‌عنوان واحد تحليل خرد حمايت مي‌كند. آيه‌هاي ‌34 نساء، 18 زخرف، 32، 53 و 59 احزاب و 223 بقره و رواياتي كه بر تفاوت‌هاي رواني زن و مرد دلالت دارند، وابستگي روان‌شناختي، اخلاقي و حقوقي رفتارهاي اقتصادي همسران به يكديگر را تثبيت مي‌كند. لازمه پذيرش اين وابستگي، التزام به نقش موثر نهاد خانواده، نفي مشابهت و استقلال همسران (زن و مرد) و پذيرش خانواده به‌عنوان واحد خرد موثر و پركاربرد در تحليل‌هاي اقتصادي است.

not abstract