مدل ترويجي - آموزشي توانمند سازي بازار محور زنان روستايي كردستان

Market Driven Agricultural Extension Education Model to Empower Rural Women in Kurdis tan, Iran

هدف از انجام اين پژوهش، ارائه مدلي آموزشي ترويجي نوآورانه، براي دستيابي به ترويج بازارمحور در توانمندسازي اقتصادي- اجتماعي زنان روستايي كردستان است. در اين پژوهش از مقياس بازارمحوري نارور و اسليتر به عنوان چارچوب نظري و از الگوي علي ـ ارتباطي به عنوان مدل پژوهش استفاده شد. ديدمان پژوهش كمي است و به روش علي ـ ارتباطي ،از ديدگاه امكان و توان كنترل متغيرها انجام شد جامعه آماري، كارشناسان شاغل در بخش‌هاي دولتي و غير دولتي مرتبط با آموزش‌هاي ترويجي زنان روستايي در استان كردستان بود(503=N) شمار نمونه، بر مبناي فرمول كوكران اصلاح شده 216 تن برآورد و نمونه‌گيري به روش متناسب طبقه‌اي انجام شد. ابزار استفاده شده، پرسشنامه‌ محقق ساخت بر پايه‌ي مصاحبه با خبرگان و نيز مرور ادبيات موجود، با مقياس رتبه‌اي به‌كلّي موافقم تا به‌كلّي مخالفم طراحي شد. با در نظر گرفتن 15 درصد احتمال عدم پاسخگويي، شمار 248 پرسشنامه پخش شد. با استفاده از آزمون پيشاهنگ روايي محتوايي از طريق CR =0.7 و AVE =0.5 محاسبه و پايايي آن با استفاده از ضريب پايايي آلفاي ترتيبي(81/0- 88/0( α = تاييد شد. شمار 226 نسخه پرسشنامه تكميل شده، جمع‌آوري شد(226=n) داده‌ها به‌روش الگويابي معادله‌هاي ساختاري با استفاده از نرم افزار AMOS ، پردازش شد. يافته‌هاي به‌دست آمده از الگويابي معادله‌هاي ساختاري، نشان دادند كه سويگان سه‌گانه بازارمحوري نارور و اسليتر، شامل خريدار محوري، رقيب محوري و هماهنگي بين بخشي هم به طور مستقيم و هم از طريق متغير ميانجي نوآوري در طراحي برنامه هاي آموزشي و ترويجي بازارمحور تاثير مثبت و معناداري دارند. يافته‌هاي مدل‌هاي تعاملي مدل‌يابي معادله ساختاري نشان داد كه مهم‌ترين عامل مؤثر بر بازارمحوري برنامه‌هاي ترويجي آموزشي، عامل نوآوري است است كه ضريب مسير آن 0/665 محاسبه شد. عامل خريدار محوري، رقيب محوري و هماهنگي بين بخشي بر متغير ميانجي نوآوري به ترتيب با ضريب رگرسيوني 0/317 ، 0/207، 0/464 تاثير داشتند.

This study explored the application of Narver & Slater's Market-Driven orientation scales on development of the extension, training and educational programs for rural women in the Kurdis tan Province. This s tudy used the Narver & Slater market orientated scale as a theoretical framework of the research and the casual-correlation research method was used as a research method. The s tatis tical population of this s tudy was agricultural agent who worked in both government and non-government organizations in the Kurdis tan Province (N=504). Based on Cochran formula, a sample of 216 was selected for the s tudy. The ins trument used was a researcher-made ques tionnaire. Considering the 15% probability of non-response, the researcher dis tributed 248 ques tionnaires in the s tatis tical population by s tratified proportional sampling. The validity of the ques tionnaire was reviewed and confirmed by a group of experts and theta reliability coefficient (81/0-0/88) was used to determine the reliability of different parts of ques tionnaire. Structural equation modeling was used to determine scales influencing the development of market based educational extension program by AMOS24. The results showed that three market-oriented variables and innovation had direct and positive effects on development of market based educational extension program.. Therefore, it can be said that in order to achieve market-driven research goals, attention to innovation and market-oriented components of Extension training and education programs should be given serious attention.