الگوي مطلوب ضمانت اجراهاي ماليات ستاني در پرتو اصول به زمامداري

الگوي به زمامداري در بسياري از كشورها از اوايل دهه نود ميلادي به مثابه شيوه اي هدفمند در اداره امور و مديريت سياسي و حقوقي مطرح گرديد. در نظام حقوقي ايران نيز طي دو دهه اخير، برخي از انديشمندان علوم انساني به تحليل و تبيين نظريه حكمراني مطلوب اقدام نمودند، بر اين اساس در اين پژوهش با توجه به اهميت ماليات به عنوان يكي از درآمدهاي پايدار دولت و نشان دهنده اعتماد و تمكين شهروندان به نظام حاكم، ضمانت اجراهاي ماليات ستاني در تعامل با نظريه ي به زمامداري مورد بررسي قرار گرفته است. هدف از پژوهش ارائه الگويي مطلوب جهت اخذ ماليات از منظر حقوقي در تطابق با نظريه حكمراني مطلوب مي باشد. در اين مقاله به روش توصيفي تحليلي به تبيين موضوع مزبور در پرتو قواعد و مقررات مالياتي پرداخته شده است. نتايج حاكي از آنست كه شاخص هاي نظريه مذكور در نظام حقوقي مالياتي ايران تا حدودي رعايت شده اما سه عنصر عدالت، شفافيت، پاسخگويي نقش برجسته تري نسبت به ساير شاخص ها در تدوين و ارائه الگوي مطلوب ماليات ستاني داشته اند. همچنين حجم سازمان، گستردگي و بوروكراسي حاكم بر نظام اداري كشور به عنوان چالشي بنيادين و عمومي و همچنين وجود قواعد متعارض يا نبود قواعد درخور و به روز، عدم درك صحيح از فرهنگ پرداخت ماليات و ... در تضعيف نظام شايسته ضمانت اجراهاي ماليات ستاني موثر بوده اند.