رهيافتي مقايسه‌اي به جامعه‌شناسي سياسي انقلاب اسلامي (مطالعه موردي: اثرات جامعه‌شناختيِ درآمدهاي نفتي در دو كشور ايران و نروژ)

مفهوم كار ويژه استخراجي در واقع منابعي است كه تمامي نظام هاي سياسي حتي ساده ترين آن ها از محيط خود بر ميگيرند. رايج ترين شكل استخراج منابع در كشورهاي امروزي دريافت ماليات است. منظور از كارويژه توزيعي نيز تقسيم انواع مختلف پول، كالا، خدمات و فرصت ها توسط سازمان هاي دولتي در ميان افراد و گروه هاي موجود در جامعه است. نگارنده در اين تحقيق در پي آن است تا به بررسي تاثير درآمد هاي نفتي بر كارويژه هاي استخراجي و توزيعي نظام سياسي در دو كشور ايران و نروژ بپردازد، كه هر كدام از ميزان قابل توجهي از منابع طبيعي بهره مند مي باشند. اما به نظر مي رسد تاثير درآمد ناشي از اين منابع در اين دو كشور كاملا متفاوت بوده است. در واقع سوال اصلي اين است كه درآمدهاي نفتي چه تاثيري بر كارويژه هاي نظام سياسي دو كشور فوق دارند. در اين پژوهش با بهره گيري از روش تطبيقي در پي آنيم تا مشخصا اين تاثير را بر دو كار ويژه استخراجي و توزيعي نظام سياسي بررسي نماييم. اين طور به نظر مي رسد كه درآمدهاي نفتي تحت تاثير عواملي مانند درجه توسعه يافتگي، كيفيت نهادهاي حكمراني و نحوه مديريت تاثيري دو گانه و متفاوت بر اين كارويژه ها در ايران و نروژ بر جاي گذاشته اند. در فرايند تحقيق تلاش مي شود به سوالات ديگري نيز پاسخ داده شود از جمله اين كه؛ نظريه بلاي منابع چيست؟ عملكرد متفاوت كشورهاي صاحب منابع طبيعي در چه عواملي ريشه دارد؟ پيشينه نفتي دو كشور ايران و نروژ چه تفاوتي با هم دارند؟ سه نوع عمده از تحليل مقايسه اي در علوم اجتماعي وجود دارد؛ مطالعات موردي كشورها در چارچوب مقايسه اي، مطالعات نظام مند تعداد معدودي از كشورها و مقايسه جهاني بر پايه تحليل آماري. در اين تحقيق رويكرد سوم مورد استفاده قرار گرفته است كه در آن با دو رهيافت مواجهيم" مقايسه كشورهاي نسبتا مشابه "و" مقايسه كشورهاي نسبتا متفاوت".