اثربخشي درمان شناختي رفتاري متمركز بر انديشناكي و شناخت درماني مبتني بر توجه آگاهي بر باورهاي منفي به افسردگي و نظم جويي شناختي هيجان دختران افسرده اقدام كننده به خودكشي

مقدمه: افسردگي در نوجواني تحت تاثير شناخت هاي منفي و راهبرهاي ناسازگار هيجاني مي تواند به صورت چشمگيري عملكردها را مختل كند و زمينه رفتارهاي آسيب رسان از جمله اقدام به خودكشي را فراهم نمايد؛ لذا، هدف از اين پژوهش بررسي اثر بخشي درمان شناختي رفتاري مبتني بر انديشناكي در مقابل شناخت درماني مبتني بر توجه آگاهي بر تنظيم شناخني هيجان و باورهاي منفي مربوط به افسردگي در ميان دختران افسرده اقدام كننده به خودكشي بود.روش كار: روش پژوهش نيمه تجربي با گروه كنترل همراه با دوره پيگيري دو ماهه است. 33 نوجوان دختر نوجوان افسرده كه با مشكل اقدام به خودكشي به واحد اورژانس از اول آبان تا 15 اسفند 1398 مراجعه كرده بودند به روش هدفمند و پس از داشتن ملاك هاي شمول وارد پژوهش شدند. شركت كننده گان پس از انتخاب به صورت تصادفي در سه گروه (دو گروه آزمايش 10 نفر و گروه كنترل 13 نفر) تقسيم شدند. يك گروه RFCBT و گروه ديگر MBCT در ده جلسه انفرادي دريافت كردند. ابزارها شامل مقياس افسردگي بك2، باورهاي مربوط به افسردگي و نظم جويي شناختي هيجان بود. آناليز داده ها با روش تحليل واريانس همراه با اندازه گيري مكرر و با استفاده از نسخه 25 نرم افزار SPSS انجام شد. يافته ها: نتايج نشان داد هر دو روش اثر معناداري بر كاهش افسردگي، باورهاي مربوط به افسردگي، راهبرد هاي ناسازگار تنظيم شناختي هيجان و افزايش راهبردهاي سازگار تنظيم شناختي هيجان در زمان پس آزمون (0.001 p) و پيگيري (0.05 p) نسبت به پيش آزمون داشته است. اين نتايج در طول دوره پيگيري دو ماهه در هر دو گروه مداخله نسبت به دوره پس آزمون نيز پايدار بوده است (0.05 p).نتيجه گيري: نتايج از تأثير هر دو روش شناخت درماني مبتني بر توجه آگاهي و درمان شناختي رفتاري مبتني بر انديشناكي بدون برتري نسبت به يكديگر، بر افزايش راهبردهاي تنظيم هيجاني سازگار و كاهش راهبردهاي ناسازگار و باورهاي منفي مربوط به افسردگي حمايت مي كند. بنابراين، برنامه ريزي براي استفاده از هر دو روش توسط درمانگران براي بهبود سلامت روانشناختي نوجوانان مبتلا به افسردگي پيشنهاد مي شود، هر چند نتيجه گيري قوي در اين زمينه به تحقيقات بيشتر در آينده و جامعه آماري بزرگتر نياز دارد.