عنوان مقاله :
نقد پسااستعماري با رويكرد تصاحب زباني: موردپژوهيِ «خنده لهجه نداره» و ترجمۀ آن
پديد آورندگان :
زند ، فاطمه دانشگاه حضرت نرجس (س) , شيخ حسيني ، زينب دانشگاه حضرت نرجس (س) - گروه زبان و ادبيات فارسي , نظري رباطي ، فاطمه زهرا دانشگاه حضرت نرجس (س)
كليدواژه :
تصاحب زباني , نقد پسااستعماري , مطالعاتترجمه , متن دورگه , خنده لهجه نداره
چكيده فارسي :
پشتيباني از فرهنگِ بومي به شكل هاي گوناگوني در ادبيات معاصر رواج يافته و سبب گسترش گونه ادبي جديدي به نام ادبيات پسااستعماري در جهان شده است. تغيير در زبان استعمارگر و تصاحب آن به منظور معرفي فرهنگ و زبان مستعمره، از ويژگي هاي نوشتار پسا استعماري است كه نويسندگان مهاجر در مسير نگارش تجارب خود در دنياي مهاجرت و انتقال فرهنگ بومي از آن بهره ميبرند. پژوهش حاضر با استفاده از شيوه توصيفيتحليلي در پي تبيين راهكارهاي تصاحب زباني بر اساس نظريه كاچرو (Kachru, 1983) و اشكرافت و همكاران (Ashcroft et al, 1989; Ashcroft et al, 2002) در مجموعه داستاني «Laughing without Accent» به قلم جزايري دوما (Duma, 2009) و ترجمه آن، «خنده لهجه نداره» به قلم نفيسه معتكف (Motakef, 2013) است. در اين راستا، برآنيم تا به اين پرسشها پاسخ دهيم كه آيا متن انگليسي اين داستانها، قابليت نقد پسااستعماري بر اساس نظريه تصاحب زباني را دارد؟ نويسنده از چه شيوههايي براي تصاحب زباني و خلق اثري پسااستعماري بهره برده است؟ آيا تصاحب زباني به ترجمه فارسي اثر نيز وارد شدهاست؟ بر پايه يافتههاي به دست آمده جزايري دوما (همان) در متن انگليسي داستانها از راهكارهاي تصاحب زباني براي تغيير در زبان انگليسي بهره گرفته و متني پسا استعماري توليد نموده است. در ترجمه متن از ميان راهكارهاي تصاحب زباني فقط راه كارهاي توضيح و تداخل زباني باقي مانده اند و ديگر راهكارها در مسير ترجمه از بين ميروند و منتقل نميشوند. همچنين هنگامِ بررسي داده ها مشخص شد كه انتقال اين راهكارها به ترجمه، سبب ورود بعضي از عناصر فرهنگي و زباني انگليسي به متن فارسي شده اند.