اثربخشي آموزش بر اساس «الگوي اعتقاد بهداشتي» بر ادراك بيماري و كيفيت تنفسي بيماران در بيماران مبتلا به آسم

مقدمه: بيماران مبتلا به آسم ادراك ضعيفي از بيماري خود دارند كه به نظر مي رسد كيفيت تنفسي آن ها را نيز تحت تأثير قرار مي دهد. هدف پژوهش حاضر تعيين اثربخشي آموزش بر اساس الگوي اعتقاد بهداشتي بر ادراك بيماري و كيفيت تنفسي بيماران مبتلا به آسم بود.روش كار: روش پژوهش نيمه تجربي با طرح پيش آزمون، پس آزمون و پيگيري با گروه كنترل بود. جامعه آماري اين پژوهش، شامل بيماران مبتلا به آسم مراجعه كننده به بيمارستان شهيد فياض بخش تهران در سال 1399 بودند. از ميان آن ها 30 تن به روش نمونه گيري هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفي در 2 گروه مداخله و كنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه جمعيت شناختي، پرسشنامه ادراك بيماري (Illness Perception Questionnaire) و پرسشنامه تنفسي سنت جورج (St. George Respiratory Questionnaire) بود. روايي محتواي ابزارها به روش كيفي و پايايي به روش همساني دروني با محاسبه ضريب آلفا كرونباخ اندازه گيري شد. پس از اجراي 6 جلسه آموزش براي گروه مداخله، داده ها در نرم افزار اس پي اس اس نسخه 24 تحليل شد. يافته ها: اثر گروه (16.69=F)، زمان (176.97=F) و اثر تعاملي زمان*گروه ها (129.43=F) براي متغير ادراك بيماري در سطح 0.01 معنادار بود (0.001=P). اثر گروه (20.19=F) در سطح 0.05 (0.013=P) و زمان (163.14=F) و اثر تعاملي زمان*گروه ها (104.65=F) براي متغير كيفيت تنفسي بيماران در سطح 0.01 معنادار بود (0.001=P).نتيجه گيري: آموزش بر اساس الگوي اعتقاد بهداشتي بر بهبود ادراك بيماري و كيفيت تنفسي بيماران در بيماران مبتلا به آسم مؤثر بود. لذا به مسئولين و متخصصان سلامت پيشنهاد مي شود كه در كنار درمان هاي پزشكي، زمينه آموزش مداخلات رفتاري نظير استفاده از الگوي اعتقاد بهداشتي را براي بيماران مبتلا به آسم فراهم سازند.