ارائه الگويي براي منطق‌هاي شكل‌گيري شركت‌هاي چند كسب‌وكاره ناهمگون در فضاي كسب‌وكارهاي ايران

با توجه به اهميت بالاي شركت‌هاي چند كسب‌وكاره ناهمگون در اقتصاد كشورهاي درحال‌توسعه منطق هاي شكل‌گيري آن‌ها از اهميت بسزايي برخوردار است. پژوهش حاضر به دنبال شناسايي منطق هاي شكل گيري و شاخص هاي تشكيل‌دهنده هر يك از منطق در فضاي شركت‌هاي دولتي و خصوصي است. جامعه آماري پژوهش مديران ارشد شركت‌هاي چندكسب‌وكاره ناهمگون در فضاي شركت‌هاي دولتي و خصوصي بودند كه بر اساس روش نمونه‌گيري قضاوتي و هدفمند تعداد 11 نفر با استفاده از مصاحبه نيمه ساختاريافته مورد بررسي قرار گرفتند. روش پژوهش حاضر مبتني بر نظريه بنياد چندگانه بوده است . در بخش اول از طريق ادبيات نظري و مرور نظام‌مند تعداد 28 مضمون در سه دسته زمينه اي، ساختاري و رفتاري شناسايي شد و در بخش دوم هم بر مبناي ادبيات پژوهش وارد فضاي مصاحبه گرديد و تعداد 4 مضمون به مضامين قبلي اضافه شد كه عبارت‌اند از تحريم هاي سياسي، دانش مديران، مبادله كسب‌وكارها با بدهي معوقه، وجود كسب‌وكارهاي پوششي، تقدم وجود كسب‌وكارها بر شكل‌گيري آن‌ها. نتايج نشان داد كه منطق غالب براي شكل‌گيري شركت‌هاي دولتي منطق اجبار بوده و براي شركت‌هاي خصوصي هم سه منطق هم‌افزايي، كسب‌وكار و تفكر مديران شناسايي شد. در بين عوامل تشكيل‌دهنده هر يك از منطق ها بر اساس فراواني مصاحبه‌ها براي منطق اجبار عوامل ساختاري، براي منطق هم‌افزايي عوامل ساختاري، براي منطق كسب‌وكار، عوامل زمينه اي و نهايتاً براي منطق تفكر مديران عوامل رفتاري به‌عنوان عوامل اصلي انتخاب شدند.