عنوان مقاله :
مقايسه گونه شناسي خانواده در مدل فرايند و محتوا در خانواده هاي با تاب آوري بالا و پايين
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of family typology in process and content models in families with high and low resilience
پديد آورندگان :
دارنجاني شيرازي، فاطمه دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان - گروه روانشناسي، ارسنجان، ايران , سهرابي، نادره دانشگاه آزاد اسلامي واحد مرودشت - گروه روانشناسي، مرودشت، ايران , چين آوه، محبوبه دانشگاه آزاد اسلامي واحد ارسنجان - گروه روانشناسي، ارسنجان، ايران
كليدواژه :
گونه شناسي خانواده , مدل فرايند و محتوا , تابآوري
چكيده فارسي :
هدف اين پژوهش مقايسه گونهشناسي خانواده در مدل فرايند و محتوا در خانوادههاي با تابآوري بالا و پايين بوده است. روش پژوهش حاضر توصيفي از نوع پيمايشي و جامعه آماري پژوهش حاضر شامل؛ 6000 هزار نفر از والدين دانش آموزان مقطع راهنمايي ساكن در شهر شيراز در سال 1398 بودند. حجم نمونه پژوهش 361 نفر بود كه به روش در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر مقياس هاي فرآيند و محتواي خانواده ساماني (1387) و تابآوري خانواده سيكبي (2005) بود. روايي پرسشنامه در پژوهش حاضر با استفاده از ضرايب همبستگي هر سوال با نمره كل محاسبه گرديد و نشان داد كه همه سوالات با نمره كل همبستگي معني داري دارند. همچنين پايايي پرسشنامه ها در پژوهش حاضر با استفاده از ضرايب آلفاي كرونباخ براي مقياس خودگزارشي فرآيند خانواده 66/0، مقياس خودگزارشي محتواي خانواده 86/0 و براي تابآوري خانواده 95/0 بدست آمد. دادهها با استفاده از روش آماري تحليل وايانس و كاي اسكوئر و با استفاده از نرمافزار 23 SPSS مورد تحليل قرار گرفتند. يافته ها نشان داد كه بين گونه هاي خانواده با خانواده هاي با تاب آوري بالا و پايين تفاوت معناداري وجود دارد. همچنين از ميان زيرمقياس هاي فرآيند و محتوا، در خانواده هاي سالم و ناسالم، محتوا مشكل و فرآيند مشكل مهارت مقابله داراي بيشترين مقدار ميانگين و فضاي زندگي داراي كمترين مقدار ميانگين مي باشند. بنابراين پيشنهاد مي گردد با توجه به آموزش پذير بودن عوامل فرايندي خانواده با آموزش خانواده ها در مورد اين عوامل، گامي ارزشمند در كاهش مشكلات خانواده ها و به طبع آن افزايش تابآوري والدين برداشت.
چكيده لاتين :
The aim of this study was to compare family typology in process and content model in families with high and low resilience. The method of the present study is descriptive survey and the statistical population of the present study includes; 6000 thousand parents of middle school students living in Shiraz in 1398. The sample size was 361 people who were selected by available methods. The instruments of the present study were process and content scales of Samani family (2008) and resilience of Sikbi family (2005). The validity of the questionnaire in the present study was calculated using the correlation coefficients of each question with the total score and showed that all questions have a significant correlation with the total score. Also, the reliability of the questionnaires in the present study using Cronbach's alpha coefficients for the family process self-report scale was 0.66, the family content self-report scale was 0.86 and for the family resilience was 0.95. Data were analyzed using analysis of variance and Chi-square and SPSS 23 software. Findings showed that there is a significant difference between family species and families with high and low resilience. Also, among the process and content subscales, in healthy and unhealthy families, problem content and problem coping problem have the highest average value and living space has the lowest average value. Therefore, it is suggested that due to the teachability of family process factors by educating families about these factors, a valuable step was taken to reduce family problems and naturally increase parental resilience.
عنوان نشريه :
روانشناسي اجتماعي-دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز