عوامل موثر بر تصميم گيري خريد اخلاق محور مصرف كننده در شرايط ركود

زمينه: از دوره ركود، به عنوان دوره كسادي و بحران نيز ياد مي شود و م ي تواند فرهنگ و اخلاق را تحت تاثير قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر، بررسي نقش عوامل مختلف بر تصميم گيري خريد اخلاقي مصرف كننده در شرايط ركود است. روش: پژوهش حاضر به صورت تركيبي (كيفي و كمي) انجام شده است. در بخش كيفي روش داده بنياد بود. جامعه خبرگان شامل اساتيد دانشگاهي متخصص در زمينه بازرگاني و مديريت و نخبگان تجربي در صنع ت ماكاروني بودند كه 20 نفر از آنها با روش نمونه گيري گلوله برفي تا رسيدن به اشباع به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار مصاحبه هاي نيمه ساختار يافته بود و داده ها به روش كدگذاري تحليل شدند. بخش كمي روش توصيفي همبستگي بود. جامعه مصرف كنندگان ماكاروني در ايران بود كه 384 نفر به شيوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار پرسشنامه طراحي شده (از نتايج بخش كيفي) بود و داده ها به روش معادلات ساختاري تحليل شدند. يافته ها: نتايج نشان داد كه از ميان پنج عامل شناسايي شده، عوامل علّي و عوامل مداخل ه گر بر تصميم گيري اخلاقي خريد مصرف كنندگان در شرايط ركود بيشترين نقش را دارند. از ميان عوامل زمينه اي، امنيت، احتياط و بودجه؛ از ميان عوامل علّي خانواده، شخصيت فرد و ديدگاه و نگرش فرد؛ از ميان عوامل مداخله گر، تحريم، عوامل سياسي و جنگ؛ از ميا ن راهبردها، صرفه جويي، خريد كالاي با ريسك كمتر و اولويت بندي خريد و از ميان پيامدها، انبار شدن كالاها، بيكاري و تغيير رفتار مصرف كنندگان بالاترين اهميت را در تصميم گيري اخلاقي خريد مصرف كنندگان در شرايط ركود دارند. نتيجه گيري: بي شك با ريشه كني فقر و درصورتي كه تحريم ها برداشته شوند و دولت سياست هاي درست براي اقتصاد وضع كند و حمايت از بنگاه ها و سازمان هاي اخلاق مدار ، مصرف كنندگان در خريد خود به ميزان بيشتري به مولفه هاي اخلاقي پايبند خواهند بود.