عنوان مقاله :
واكاوي رابطۀ فهم با استعاره، روايت و كنش در انديشۀ ريكور
پديد آورندگان :
بركاتي ، اكرم دانشگاه اصفهان , شاقول ، يوسف دانشگاه اصفهان - گروه فلسفۀ , صافيان ، محمدجواد دانشگاه اصفهان - گروه فلسفه
كليدواژه :
ريكور , فهم , استعاره , روايت , كنش
چكيده فارسي :
در مواجهه با متون ادبي، آثار هنري، فيلمها و ... كه سرشار از نسبتهاي ميان استعاره، روايت و كنش هستند، ممكن است همواره اين پرسش مهم مطرح شود كه نسبت آنها با يكديگر و نيز نسبت آنها با فهم ما چگونه است؟ در پژوهش حاضر براي پاسخ به اين مسئله، انديشۀ ريكور را بررسي ميكنيم. نظريۀ ما اين است كه فهم در تفكر ريكور، از ويژگي استعاري، روايي و كنشمندي برخوردار است. ويژگي استعاري فهم در تفكر ريكور را بر اساس ساختار «بهمنزلۀ» در فهم و درك شباهتها در عين تفاوتها نشان خواهيم داد. در تلقي ريكور روايت و طرح روايي نيز مانند استعاره، امور همگون را از ميان امور ناهمگون و متكثر گرد ميآورد و وحدتي نظاممند به آن ميبخشد. به نظر وي، ابداع و خلاقيت روايي در ارتباط با ارجاع به واقعيت، ميتواند منشأ كنشهاي فرد و نمودار نسبت فهم و كنش باشد. به اين ترتيب، ميتوان گفت در انديشۀ ريكور، استعاره، روايت و كنش از وجوه ذاتي فهم هستند و در فهم، به نحو مبنايي در ارتباط با يكديگر قرار دارند. از آنجا كه وي در حوزه هرمنوتيك، متن و فهمِ متن را به فراسوي نوشتار بسط ميدهد، تحليل اين مطلب، ما را از اهميت نوع مواجههمان با انواع متون، در مفهوم گستردۀ آن آگاه خواهد كرد.