عنوان مقاله :
چشمانداز خروج آمريكا از غرب آسيا در پرتو سياست راهبردي منطقهاي
پديد آورندگان :
فتحي ، محمدجواد دانشگاه شاهد - دانشكده علوم انساني , عيوضي ، محمدرحيم دانشگاه شاهد - دانشكده علوم انساني - گروه علوم سياسي و مطالعات سياسي انقلاب اسلامي , پيراني ، شهره دانشگاه شاهد - دانشكده علوم انساني - گروه علوم سياسي و مطالعات سياسي انقلاب اسلامي
كليدواژه :
آمريكا , غرب آسيا , احاله مسئوليت , سدنفوذ , واقعگرايي تهاجمي
چكيده فارسي :
آمريكا به عنوان مهمترين كنشگر فرامنطقهاي نفوذ زيادي در غرب آسيا پيدا كرده و ائتلافهاي نظامي و امنيتي متعددي با دولتهاي درونمنطقهاي منعقد ساخته است. روندهاي نوظهوري نظير افزايش روز افزون قدرت چين و شكوفايي نفت شيل در آمريكا منتج به توليد فرض كاهش اهميت غرب آسيا براي اين كشور و متعاقباً تشديد روند خروج شده است. مسئله اصلي پژوهش واكاوي پنداره خروج آمريكا از غرب آسيا در سپهر اهداف و راهبردهاي منطقهاي است. هدف محوري پاسخگويي به اين سوال است كه آيا آمريكا در پرتو سياست راهبردي منطقهاي، قصد خروج از غرب آسيا را دارد؟ فرضيه پژوهش اين است كه اهداف آمريكا در غرب آسيا از قاعده پابرجايي پيروي كرده و تغيير محسوسي نيافته است، اما راهبرد جنگ پياده نظام و دخالت مستقيم به دليل فرسايشي بودن، هزينه زياد و فرجام نامشخص، به سمت راهبرد هوابرد و عمليات نقطهاي، مداخله غيرمستقيم و درگير ساختن بازيگرن منطقهاي سوق پيدا كرده است. نتايج پژوهش نشان ميدهد كه اهداف آمريكا از جمله امنيت اسرائيل، كنترل قيمت و كريدورهاي انرژي، سد نفوذ چين و روسيه، تجارت جنگ و تسليحات و سد نفوذ ايران و جستارگشايي از راهبردهايي نظير موازنهسازي فراكرانهاي، شبكهسازي پايگاهي، طعمهگذاري، آتشبياري معركه، عمليات پهپادي، تشكيل ناتوي عربي و تجزيه و تسخير نه تنها نشانگر قصد خروج نيست، بلكه حاكي از تلاش جهت حضور بلندمدت است. روش پژوهش كيفي بوده و از رويكرد تحليل اسنادي بهره برده شده است.