عنوان مقاله :
چيستي اصطلاح حديثي روايت منتقله و ملاك انتقال و نقد و بررسي آن
پديد آورندگان :
اويسي ، كامران دانشگاه معارف اسلامي - گروه معارف قرآن و حديث
كليدواژه :
اصطلاح , چيستي , روايت , ملاك , منتقله , نقد
چكيده فارسي :
اصطلاح روايت منتقله به منقولي گفته ميشود كه در ملاحظۀ اول، روايتِ نقلشده از معصوم است و با توجه به شواهد و قراين، از منابع اهل تسنّن(مكتب خلفا) به كتب شيعي(مكتب اهل بيت) بهعنوان حديثي شيعي مندرج شده است و عالمان بعدي غالباً بهسبب پذيرش تسامح در ادلّۀ سنن و يا اعتماد به منابع متقدم ديگر محدثان و مفسران شيعه، بهعنوان روايت معصوم تلقي نمودهاند. خواه سرانجام پژوهش بر روي آن، به اين نتيجه منجر گردد كه روايت منتهي به معصومي ديگر است نه معصوم مندرج در منبع شيعي، يا در صدور آن از هر معصومي ترديد پيدا شود و يا در عدم صدور آن از معصوم يقين شود. اما اينكه اين نقل كه منتقله بودن آن اثبات شده، استوار است يا نه، معتبر است يا نه، مرحلۀ بعدي پژوهشِ روي روايات منتقله است. گرچه افرادي چون علامه تستري و برخي از نويسندگان معاصر، با تعابيري ديگر به روايات منتقله در آثار خود اشاره داشتهاند، بهگونۀ مشخص، علامه عسكري اولين محققي است كه در اين زمينه با تفصيل بيشتري وارد شده است. بهصورت اجمالي، عدم وجود روايت در منابع اصيل و عتيق شيعي و نقل از طريق راويان غير شيعي، وجود راويان مشترك، وجود شيخ اجازۀ عامي در ميان اساتيد صاحب منبع متقدم شيعي، عامي بودن صاحب كتاب، غير موجود بودن در ديگر كتب معتبر شيعه حتي به الفاظ مشابه، تقريبي بودن تفكر صاحب كتاب، حساسيت كمتر محدثان نسبت به نقل در زمينۀ غير فقه از ملاكهاي منتقله بودن روايت است. معلوم نبودن انتساب كتابي كه حديث در آن مندرج شده، به مؤلف آن، اضطراب متن، وضعي و جعلي بودن روايت، عدم انطباق با تاريخ قطعي اثبات شده يا مشهور، عدم سازگاري با ضروريات دين و مذهب و مباني متقن كلامي، ناسازگاري با حكم عقل بديهي و يا استبعاد عقلي داشتن، مخالفت با آيات قرآن يا سنت قطعي يا اطمينانآور، رجحان داشتن خبر معارض با آن و بهطور كلي عدم وجود روايت در منبع معتبر، عدم شهرت راوي به راستگويي و امانتداري در نقل حديث يا اشتهار وي به دروغگويي و خيانت، از جمله اسباب نااستوار بودن يك روايت منتقله و نقد آن است.