شماره ركورد :
1265301
عنوان مقاله :
نقش مولفه N170 در اعوجاج زمان ذهني ناشي از چهره‌هاي هيجاني
پديد آورندگان :
حسيني حوري پسند ، مريم دانشگاه تبريز - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - بخش علوم اعصاب شناختي , نظري ، محمد علي دانشگاه تبريز - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - بخش علوم اعصاب شناختي , صبوري مقدم ، حسن دانشگاه تبريز - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - بخش علوم اعصاب شناختي , باباپور خيرالدين ، جليل دانشگاه تبريز - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - بخش علوم اعصاب شناختي
از صفحه :
12
تا صفحه :
26
كليدواژه :
تظاهر چهره , ادراك زمان , برانگيختگي
چكيده فارسي :
مقدمه: تاثير هيجانات بر ادراك زمان غالبا به عامل برانگيختگي‌ نسبت داده مي‌شود كه فرض شده است باعث افزايش يا كاهش سرعت ساعت دروني مي‌گردد. هدف از اين پژوهش، بررسي تاثير برانگيختگي بر اعوجاج زمان به كمك تكنيك پتانسيل‌هاي وابسته به رويداد بود كه مي‌تواند به جاي شاخص‌هاي خود ‌ارزيابي كه روش رايج در مطالعات پيشين بوده‌ است، سنجه‌هاي الكتروفيزيولوژيك و عيني از ميزان برانگيختگي ارائه دهد. در اين مطالعه از تكليف افتراق زمان دوبخشي براي بررسي پاسخ‌هاي زماني شركت‌كنندگان به چهره‌هاي هيجاني داراي سطح برانگيختگي مختلف استفاده شد. مولفه N170 به‌عنوان يك شاخص عيني براي اندازه‌گيري مستقيم برانگيختگي ناشي از چهره‌هاي هيجاني انتخاب گرديد. مواد و روش‌ها: از 20 شركت‌كننده در حين اجراي تكليف افتراق زمان دوبخشي كه با استفاده از محرك‌هاي هيجاني مثبت با برانگيختگي بالا (چهره‌هاي شاد) و چهره‌هاي خنثي طراحي شده بود، ثبت الكتروآنسفالوگرافي به عمل آمد. يافته‌ها: نتايج داده‌هاي رفتاري نشان داد نقطه افتراق زماني بدست آمده براي محرك‌هاي هيجاني مثبت با برانگيختگي بالا (چهره‌هاي شاد) در مقايسه با چهره‌هاي خنثي به شكل معني‌داري كوچك‌تر بود، درحالي‌كه تغييرات دامنه مولفه N170 مستقل از مدولاسيون هيجاني محرك‌هاي چهره بود. نتيجه‌گيري: بر‌اساس نظريه پردازش دو ‌مرحله‌اي هيجان، به‌نظر مي‌رسد N170 مولفه مناسبي براي اندازه‌گيري شاخص برانگيختگي چهره‌هاي هيجاني در تكاليف ضمني نيست و احتمالا مولفه‌هاي ديررس، مقياس بهتري براي اين شاخص به‌دست دهند.
عنوان نشريه :
علوم اعصاب شفاي خاتم
عنوان نشريه :
علوم اعصاب شفاي خاتم
لينک به اين مدرک :
بازگشت