شماره ركورد :
1266486
عنوان مقاله :
ظرفيت نگرش هستي‌شناختي به دموكراسي غربي از منظر تمدن نوين اسلامي
پديد آورندگان :
يوسفي ، بتول دانشگاه الزهرا - دانشكده الهيات - گروه معارف اسلامي
از صفحه :
41
تا صفحه :
66
كليدواژه :
تمدن غرب , تمدن نوين اسلامي , دموكراسي , نظام‌هاي سياسي , رهيافت هستي‌شناختي
چكيده فارسي :
در چند سده ي اخير، دموكراسي يكي از پرطرفدارترين نظام هاي سياسي در كشورهاي غربي بوده كه مورد توجه برخي دولت ها و ملت ها در جهان اسلام نيز قرار گرفته است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و تشكيل حكومت مردم سالار (جمهوري اسلامي)، تتبّع و كنكاش درباره نظام هاي مردم سالار و خصوصا نظام هاي دموكراتيك افزايش چشمگيري يافت و اين مقوله با رويكردهاي مختلف و همچنين دغدغه هاي گوناگون مورد بررسي قرار گرفت. در اين ميان، رويكردي كه كمتر مورد توجه قرار گرفته، رويكرد تمدني است. اين مقاله با روشي توصيفي علّي به آن بخش از نظام هاي دموكراتيك كه نقش ويژه اي در تمدن غرب و ظرفيت تمدن سازي داشته، مي پردازد. بر اين اساس، پرداختن به حكومت هاي دموكراتيك، صرفا از باب مردم سالار بودن آن ها نيست، بلكه به جايگاه دموكراسي در شكل گيري و تداوم تمدن غرب و ظرفيت اين نظام در شكل گيري و قوام تمدن نوين اسلامي نيز ارتباط پيدا مي كند. طبق نتايج به دست آمده، به دليل اصل خودآييني يا خودمختاري، انسان شناسي فلسفي غربي، نوع نگرش به امر سياسي و مفهوم قدرت، با رهيافت هستي‌شناختي به دموكراسي، مي توان جايگاه تمدني اين نظام را در تمدن غرب به اثبات رساند، اما به دليل مغايرت ارزش هاي بنيادين دو نظام انديشگي اسلام و غرب، يكپارچگي در تمدن غرب، زوال در افق تمدن غرب، تحقق نيافتن كرامت انساني، اين نظام امكان ظرفيت سازي و زمينه سازي براي شكل گيري و تدوام تمدن نوين اسلامي را دارا نيست
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين تمدن نوين اسلامي
عنوان نشريه :
مطالعات بنيادين تمدن نوين اسلامي
لينک به اين مدرک :
بازگشت