مطالعه خوانايي قانون ماليات هاي مستقيم و لزوم بازنگري درآن از منظر قابليت فهم توسط استفاده كنندگان

چنانچه قانون ماليات هاي مستقيم مصوب به عنوان يكي از مهمترين قوانين مالي و اقتصادي كشور از قابليت درك و خوانايي لازم برخوردار نباشد، به كارگيري آن نيز توسط گروه هاي مختلف استفاده كننده با مشكل و تضاد مواجه خواهد بود. نتيجه اين موضوع وجود برداشت هاي مختلف از قانون، پيچيده شدن مراحل اخذ ماليات، طولاني شدن مراحل دادرسي و حجم انبوه پرونده هاي مالياتي در مراحل مختلف دادرسي مي باشد، لذا با توجه به اينكه اندازه گيري خوانايي متون يكي از ابزارهايي است كه به سنجش درجه پيچيدگي يا دشواري زباني متن مي‌پردازد. مسئله مورد بررسي در تحقيق حاضر، ارزيابي خوانايي و قابليت فهم قانون ماليات هاي مستقيم توسط دو گروه از مهمترين و اصلي ترين استفاده كنندگان از قانون يعني حسابرسان مالياتي و مديران مالي شركت ها مي باشد. نتايج بررسي هاي صورت گرفته نشان دادند كه طبق روش فلش از ميان فصول منتخب، فصل معافيت ها از نظر سطح خوانايي دشوارترين فصل و فصل ترتيب رسيدگي ساده ترين فصل قانون ماليات هاي مستقيم مي باشد همچنين نتايج روش كلوز براي گروه آزمودني حسابرسان مالياتي و مديران مالي با نتايج روش فلش مطابقت دارد ، مطابق نتيجه روش كلوز براي حسابرسان مالياتي خوانايي فصل معافيت ها در سطح متوسط و خوانايي فصل ترتيب رسيدگي در سطح مستقل و براي مديران مالي خوانايي دو فصل مذكور در سطح متوسط مي باشد.