شناسايي استراتژي‌ها و رتبه‌بندي ابزارهاي توليد ناب براي دستيابي به توليد در كلاس جهاني با رويكرد تئوري خاكستري فازي

سازمانهاي كلاس جهاني، نسل جديدي از سازمانها هستند كه نتيجه تغيير در دنياي كسب وكار امروزي اند. اين پژوهش با هدف بررسي تعامل بين موضوعات سيستم توليد ناب و ساخت كلاس جهاني(WCM)، در دو مرحله انجام شده است. جامعه آماري پژوهش، ۵ شركت در حوزه صنايع غذايي مي باشد كه اقداماتي را در راستاي توليد در كلاس جهاني شروع كرده اند. در مرحله اول با تجزيه و تحليل داده هاي به دست آمـده از پرسشنامه تحقيق به شناسايي ارتياط بين ايزارهاي توليد ناب و اركان كلاس جهاني با استفاده از تئوري سيستم هاي خاكستري (GRA) پرداخته مي شود كه نشان مي دهد چگونه آنها به سازمان ها براي رسيدن به سازماني در كلاس جهاني كمك مي كنند. نتايج به دست آمده از اين مرحله نشان داد كه از ابزارهاي توليد ناب، نقشه برداري جريان، كايزن، تعمير و نگهداري جامع توليد، شش سيگما، كار استاندارد وS5 براي استفاده و پياده سازي در محيط سازماني مطرح هستند. در مرحله دوم با استفاده از تئوري خاكستري فازي به شناسايي و رتبه بندي محركها و موانع اجراي تكنيك هاي WCM پرداخته شد. با توجه به ضريب رابطه اي خاكستري مهمترين محرك ها عبارتند از: كاهش هزينه هاي عملياتي (بازاريابي و توليد) و مسائل جهاني (محيط زيستبازار) و برنامه ريزي ضعيف و عدم دانش مهمترين موانع اجراي توليد در كلاس جهاني در بخش توليد هستند. در نهايت بـا توجه به نتايج به دست آمده دو استراتژي تمايز و رهبري در هزينه را جزو اولويت استراتژي ها مطرح و راهكارهاي كاربردي در جهت حذف موانع مطرح گرديد.