مقايسه الگوي ارتباطي زوجين و حل مشكل خانواده در بين دانشجويان مرد متاهل حوزوي و دانشگاهي

Comparison of Communication Patterns of Couples and problem solving in the family among married seminary and university male students

پژوهش حاضر با هدف مقايسه الگوي ارتباطي زوجين و حل مشكل خانواده در بين دانشجويان مرد متاهل حوزوي و دانشگاهي انجام شد. روش پژوهش علّي-مقايسه اي بود. به منظور دستيابي به اهداف پژوهش كليه دانشجويان مرد متاهل حوزوي و دانشگاهي شهر قم نمونه اي به حجم 120 نفر (60 دانشجوي مرد متاهل حوزوي و 60 دانشجوي مرد متاهل دانشگاهي) و با روش نمونه گيري تصادفي ساده انتخاب شدند. براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي الگوي ارتباطي زوجين (كريستنسن و سالاوي، 1984) و حل مشكل خانواده (احمدي، 1382) استفاده شد. پايايي پرسشنامه با استفاده از روش آلفاي كرونباخ محاسبه شد كه مقدار آن براي هر دو پرسشنامه بالاي 7/0 به دست آمد. همين طور از روايي محتوا به منظور آزمون روايي پرسشنامه استفاده شد، كه براي اين منظور پرسشنامه ها به تأييد متخصصين مربوطه رسيد. تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده از اجراي پرسشنامه ها از طريق نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصيفي و استنباطي (آزمون هاي تحليل واريانس چند متغيره و تك متغيره) انجام پذيرفت. نتايج نشان داد كه بين الگوي ارتباطي زوجين و مولفه هاي آن (ارتباط سازنده، ارتباط كناره گيري زن، مقياس زن متوقع/مرد كناره گير و مقياس ارتباط اجتنابي) در بين دانشجويان مرد متاهل حوزوي و دانشگاهي تفاوت معناداري وجود ندارد. همچنين نتايج نشان داد كه بين حل مشكل خانواده در بين دانشجويان مرد متاهل حوزوي و دانشگاهي تفاوت معناداري يافت نشد. در مجموع اينطور مي توان نتيجه گرفت كه زوجيني كه در فرآيند فرافكني خانواده قرار مي گيرند و به طور معمول در زمان بزرگسالي يا حتي قبل از آن، از راهبردهاي مختلفي براي فرار از بند پيوندهاي عاطفي حل نشده خانواده استفاده مي كنند. كه اين راهبردها مي تواند فاصله گرفتن فيزيكي از خانواده يا ايجاد موانع رواني مانند صحبت نكردن با يكي از اعضاي خانواده باشد. زنان كه براي بررسي مسائل خود از وجود ديگران استفاده نمي كنند انزوا و تنهايي بيشتري را احساس مي كنند.

The aim of this study was to compare the communication pattern of couples and solve family problems among married seminary and university male students. The research method was causal-comparative. In order to achieve the research objectives, all married male seminary and university students in Qom were selected from a sample of 120 people (60 married male seminary students and 60 married male university students) by simple random sampling method. Couples' communication model questionnaires (Christensen and Salawi, 1984) and family problem solving (Ahmadi, 2003) were used to collect data. The reliability of the questionnaire was calculated using Cronbach's alpha method, the value of which was higher than 0.7 for both questionnaires. Content validity was also used to test the validity of the questionnaire, for which the questionnaires were approved by relevant experts. Analysis of data obtained from the questionnaires was performed through SPSS-V24 software in two descriptive and inferential sections (multivariate and univariate analysis of variance tests). The results showed that there was no significant difference between couples' communication pattern and its components (constructive relationship, female withdrawal relationship, expected female / retired male scale and avoidance relationship scale) among married seminary and university male students. The results also showed that there was no significant difference between solving the family problem among married male seminary and university students. Overall, it can be concluded that couples who are in the process of projecting family and usually in adulthood or even before, use different strategies to escape the unresolved emotional bonds of the family. These strategies can be physical distance from the family or creating psychological barriers such as not talking to a family member. Women who do not use the presence of others to investigate their issues feel more isolated and lonely.