عنوان مقاله :
جايگاه هنر درانديشۀ ابنسينا و نسبت آن با عقل و عرفان
پديد آورندگان :
چم سوركي ، بهرام دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران - گروه فلسفۀ هنر , حكمت ، نصرالله دانشگاه شهيد بهشتي
كليدواژه :
هنر , نقد عقل , عرفان , داستانهاي رمزي
چكيده فارسي :
انسان و خدا محورهاي اصلي تفكر ابنسينا هستند. انسان به عنوان موجودي در ميانۀ دنياي محسوسات، و عالم عقول و مجردات، ثمرۀ آفرينش است و به نظر او، شناخت خدا، غايت مابعدالطبيعه و مهمترين بخش تفكر است، كه اعتبار علوم ديگر به نسبت آن سنجيده ميشود. براي شناخت هنر در تفكر ابنسينا، بايد جايگاه آن را نسبت به اين غايت مشخص كرد، مسئلهاي كه به هنر در جهانشناسي سينوي، جايگاهي ويژه ميدهد. جهان سينوي مشتمل بر دايرهاي است كه در قوس نزولي، از مبدأ آغاز و به ماده ختم ميشود و در قوس صعودي از انسان آغاز ميشود و به سمت عالم عقول و مجردات حركت ميكند. عقل نخستين قابليت انسان در قوس صعودي است كه مورد توجه ابنسينا قرار ميگيرد، امري كه با توجه به وقوف ابنسينا به محدوديتها و ظرفيتهايش، او را به سمت سنجشِ عقل پيش ميبرد، حاصل اين بررسي، ظهور عرفان و هنر در آثار ابنسيناست؛ هر چند ابنسينا عرفان را توانا در سلوك و سير صعودي ميداند، اما بيانناپذيري و سكوت عرفان، و محدود بودن آن در ميان افرادي خاص، او را به سمت هنر سوق ميدهد.