ارزيابي «منابع حمايتي» سامانه درس‌افزار دانشگاه شهيد بهشتي تهران بر اساس چهارچوب يادگيري الكترونيكي خان: تأملي بر تجارب دانشجويان

پيشينه و اهداف: هدف پژوهش حاضر، ارزيابي سامانه درس افزار دانشگاه شهيد بهشتي از نظر پشتيباني فني و آموزشي مشاوره اي بر اساس بُعد منابع حمايتيِ چهارچوب يادگيري الكترونيكي خان بود. اين ارزيابي بواسطه تجارب دانشجويان صورت گرفت.روش‌ها: طرح پژوهش كيفي از نوع داده بنياد اتخاذ شد. جامعه آماري پژوهش، دانشجويان مقطع كارشناسي دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه شهيد بهشتي تهران بودند كه تجربه فعالي در سامانه درس افزار داشتند.  32 نفر از دانشجويان به روش نمونه گيري هدفمند ملاك محور انتخاب شدند و با استفاده از مصاحبه نيمه ساختار يافته اطلاعات لازم تا دستيابي محقق به اشباع نظري بدست آمد. يافته ها با استفاده از روش كدگذاري اشتراس و كوربين، تا دوسطح كدگذاري باز و محوري مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.يافته ها: يافته هاي حاصل از تحليل مصاحبه هاي فرد به فرد دانشجويان، حاكي از اين بود كه 1. از دست رفتن اطلاعات بحث هاي گروهي 2. عدم دسترسي به منابع و لينك هاي مفيد در درون درس افزار 3. اطلاعات اندك در مورد حضور آن لاين و مشاركت كاربران و تيم پشتيباني 4. كم توجهي به پشتيباني آموزشي براي موفقيت دانشجويان در درس افزار 5. اطلاعات ناكافي در مورد فعاليت هاي ميز خدمت، از جمله مسائلي است كه بر ميزان انگيزش و فعاليت مستمرشان در درس افزار تاثيرگذار بوده است. مهم تر آنكه، اين مسائل بر نگرش كاربران نسبت به يادگيري الكترونيكي تأثير خواهد گذاشت.نتيجه‌گيري: تحليل تجارب دانشجويان نشان داد سامانه درس افزار از بعد حمايتي نيازمند بازبيني و توجه بيشتر است. ناديده انگاشتن اين مسائل موجب ايجاد شكاف ميان ظرفيت فناوري براي يادگيري و كاربست آن در عمل خواهد شد. به عبارت ديگر، ضعف در  حمايت هاي آموزشي، مشاوره اي و فني، بر نگرش كاربران نسبت به يادگيري الكترونيكي تاثير گذار است. طبق مدل پذيرش فناوري، سهولت كاربرد ادراك شده دانشجويان سامانه درس افزار از ضعف در مكانيسم هاي پشتيباني مي تواند تأثير بگيرد و كاربران را نسبت به سودمندي  اين سامانه در يادگيري الكترونيكي دچار ترديد خواهد كرد؛ بنابراين، به سمت استمرار فعاليت در آن متمايل نخواهند شد. لذا، پژوهش حاضر، ارزيابي سامانه درس افزار را بصورت مستمر توصيه مي نمايد تا از اين طريق، الگوهاي رفتاري كاربران در طول فعاليت در درس افزار شناسايي شده و مكانيسم هاي حمايتي موردنياز اعمال شود. بعنوان مثال، برگزاري دوره هاي آموزشي اوليه براي آماده شدن دانشجويان به مشاركت در درس افزار.