اثر معماري بيوفيليك در ارتقا كيفيت محيطي مجتمع هاي مسكوني ( مطالعه موردي: مجتمع مسكوني آسمان تبريز)

The Effect of Biophilic Architecture on Improving the Environmental Quality of Residential Complexes (Case Study: Aseman Tabriz Residential Complex)

هدف و زمينه: وجود طبيعت و گياهان عاملي موثر در سلامت جسمي و رواني انسان است كه با از بين بردن آنها، كاهش مشكلات امروزي انسان دشوار خواهد بود. تلاش ­هاي معماري آن براي بهبود كيفيت زندگي انسان در فضاهاي مسكوني در حال انجام است. رابطه انسان با محيط خود تابعي از سيستم ­هاي حسي متعدد وي است و امروزه تصوير ناخودآگاه فرد از خود با واكنش هاي اجزا و قسمت هاي حواس در يك محيط بزرگ ساخته شده شكل مي­گيرد. هدف از اين مطالعه دستيابي به فضاي معماري مطلوب و ارائه راه حل با بررسي عوامل كيفيت زندگي انسان در فضاي مسكوني است. علاقه به شرايط اقليمي يكي از زير گروه­هاي اصلي معماري زيستي است. روش بررسي: روش تحقيق حاضر توصيفي و تحليلي و از نظر هدف كاربردي مي­باشد. جامعه آماري تحقيق ساكنان برج آسمان تبريز و حجم نمونه با فرمول كوكران برابر 355 نفر بدست آمد. براي تجزيه و تحليل اطلاعات گردآوري شده از نرم ­افزار SPSS استفاده شده است. در راستاي بررسي ميزان تأثير اصول معماري بيوفيليك بر طراحي مسكن در برج آسمان تبريز از ضريب همبستگي رگرسيون استفاده شده است. يافته ­ها: نتايج نشان داد كه بيشترين اثرگذاري معماري بيوفيليك بر ارتقا كيفيت محيطي مجتمع هاي مسكوني بصورت مستقيم و غير مستقيم مربوط به شاخص چشم­انداز با اثر مستقيم 0/732 و اثر غير مستقيم 0/413 مي­باشد. كمترين اثرگذاري به‌صورت مستقيم و غير مستقيم مربوط به شاخص جاذبه با اثر مستقيم 0/333 و اثر غير مستقيم 0/026 مي‌باشد. بحث و نتيجه­ گيري: با توجه به نتايج حاصله از اين تحقيق نتيجه گرفته مي­شود كه معماري بيوفيليك در ارتقا كيفيت محيطي مجتمع هاي مسكوني اثر گذار و موثر مي ­باشد.

Background and Aim: The existence of nature and plants is an effective factor in human physical and mental health that by eliminating them, it will be difficult to reduce human problems today. Its architectural efforts to improve the quality of human life in residential spaces are ongoing. Man's relationship with his environment is a function of his various sensory systems, and today the subconscious image of the individual is formed by the reactions of components and parts of the senses in a large built environment. The purpose of this study is to achieve the desired architectural space and provide solutions by examining the factors of human quality of life in residential space. Interest in climatic conditions is one of the main subgroups of biological architecture. Methods: The method of this research is descriptive and analytical and applied in terms of purpose. The statistical population of the study was the residents of Tabriz Asman Tower and the sample size with Cochran's formula was 355 people. SPSS software was used to analyze the collected data. In order to investigate the effect of biophilic architecture principles on housing design in Tabriz Asman Tower, regression correlation coefficient has been used. Results: The results showed that the greatest effect of biophilic architecture on improving the environmental quality of residential complexes is directly and indirectly related to the landscape index with a direct effect of 0.732 and an indirect effect of 0.413. The lowest direct and indirect effects are related to the gravity index with a direct effect of 0.333 and an indirect effect of 0.026. Discussion and Conclusion: According to the results of this study, it is concluded that biophilic architecture is effective in improving the environmental quality of residential complexes.