نقش ميانجي تنظيم هيجاني در رابطه تاب آوري و تعارض زناشويي

The Mediating Role of Emotion Regulation in the Relationship between Resilience and Marital Conflict

هدف: هدف پژوهش حاضر تعيين نقش واسطه‌اي تنظيم هيجاني در رابطه بين تاب آوري و تعارض زناشويي بود. روش پژوهش: اين پژوهش از نوع همبستگي و جامعه آماري پژوهش حاضر كليهي زنان متاهل داراي اختلاف خانوادگي مراجعه كننده به مراكز مشاوره سطح شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از اين زنان متاهل بودند كه به صورت نمونه‌گيري دومرحلهاي خوشهاي و تصادفي ساده از نوع قرعهكشي انجام شد. ابزارهاي پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه تنظيم هيجاني گراتز و رومر (2004)، پرسشنامه تاب آوري كونر و ديويدسون (2003)، پرسشنامه تعارض زناشويي كانزاس (1985). اطلاعات به‌دست آمده با استفاده از روش خي‌دو و تحليل مسير، مورد تحليل قرار گرفتند. يافته‌ها: نتايج تحليل مسير نشان داد كه بين تابآوري و تنظيم هيجاني و بين تعارض زناشويي و تنظيم هيجاني رابطه مستقيم و معنادار وجود دارد (0/05=P)؛ همچنين نتايج حاكي از آن بود كه تنظيم هيجاني در ارتباط بين تابآوري و تعارض زناشويي، نقش ميانجي دارد (0/05=P). نتيجه‌گيري: مي‌توان نتيجه گرفت با ارتقاء تاب‌آوري، توانايي تنظيم هيجان افزايش مي‌يابد و به‌دنبال آن مشكلاتي همچون تعارضات زناشويي كاهش مي‌يابد. از اين يافته مي‌توان استفاده از آموزش برنامه‌هاي ارتقاي تاب‌آوري و تنظيم هيجان زوجين را پيشنهاد كرد.

Aim: The present study aimed to determine the mediating role of emotion regulation in the relationship between resilience and marital conflict. Methods: The study was correlational, and its statistical population consisted of all married women with family disputes who visited counseling centers in Tehran in 2021. The research sample consisted of 200 married women who were selected using two-stage cluster sampling and the simple random method by draws. The research tools included The Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS) by Gratz & Roemer (2004), Connor-Davidson Resilience Scale (CD-RIS) (2003), and Kansas Marital Conflict Scale (KMCS) (1985). The obtained data were analyzed using the chi-square test and path analysis. Results: The path analysis results indicated that there was a direct and significant relationship between resilience and emotion regulation and also between marital conflict and emotion regulation (P=0.05). Furthermore, emotion regulation had a mediating role in the relationship between resilience and marital conflict (P=0.05). Conclusion: The ability to regulate emotion increased and problems such as marital conflicts decreased by promoting resilience. It is suggested holding training programs for promoting resilience and regulating couples' emotions.