خوانش گفتماني مقاومت اسلامي در بيانيه گام دوم

Discourse reading of the Islamic Resistance in the second step statement

هدف: با پيروزي انقلاب اسلامي، گفتمان مقاومت به عنوان پيشران مقابله با استبداد داخلي و سلطه خارجي مطرح و مورد پذيرش و توجه برخي از گروه‌ها و جريان‌هاي مبارز قرار گرفت. نظر به اهتمام ويژه به راهبرد مقاومت اسلامي در بيانيه گام دوم انقلاب، اين مقاله درصد تشريح جايگاه و مولفه‌هاي ‌گفتماني حاكم بر مقاومت اسلامي است. روش: روش پيشبرد پژوهش حاضر، كيفي از نوع تحليل گفتمان ـ متن بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي ـ مي‌‌باشد. يافته‌ها: خوانش گفتماني مقاومت اسلامي در بيانيه گام دوم بر اين نكته تاكيد دارد كه دال‌هاي حاكميت اسلام ناب محمدي به مثابه هسته، نفي سلطه‌گري و سلطه پذيري به مثابه ماهيت، مقدمه سازي ظهور مهدي موعود (ع) به مثابه راهبرد، تحقق تمدن نوين اسلامي به مثابه هدف، تقويت جبهه مقاومت به مثابه برنامه، وجوه سخت‌افزاري و نرم افزاري مقاومت به مثابه ابعاد، ايمان الهي و مديريت جهادي به مثابه ابزار نقش مفصل‌بندي گفتمان مقاومت اسلامي را ايفاء مي‌كنند. نتيجه گيري: در اين سال‌ها، گفتمان مقاومت اسلامي با پيروزي در مقابل طرح‌ها و توطئه‌هاي عبري، عربي و غربي عملا توانسته‌ است بر عمق استراتژيك و نفوذ منطقه اي خود بيفزايد و اهداف سلطه‌گرايان صهيونيست‌ها، سعودي ها و آمريكايي‌ها و متحدانشان را خنثي نمايند. از اينرو، تحقق اهداف انقلاب اسلامي منوط به التزام نظري و عملي به گفتمان انقلاب اسلامي است.

Objective: With the victory of the Islamic Revolution, the discourse of resistance was introduced as a driving force against internal tyranny and foreign domination and was accepted and considered by some militant groups and currents. Considering the special attention to the strategy of the Islamic Resistance in the statement of the second step of the revolution, this article is a percentage of the analysis of the theoretical and practical dimensions of the discourse of the Islamic Resistance. Method: The method of advancing the present study is discourse analysis - the text of the statement of the second step of the Islamic Revolution. Results: The discourse reading of the Islamic Resistance in the statement of the second step emphasizes that the signs of the rule of pure Muhammadan Islam as the core, the denial of domination and domination as nature, the introduction of the emergence of the Promised Mehdi (AS) as a strategy, the realization of a new Islamic civilization As a goal, strengthening the resistance front as a program, hardware and software aspects of the resistance as dimensions, divine faith and jihadi management as tools play the role of articulating the discourse of Islamic resistance. Conclusion: During these years, the discourse of the Islamic Resistance, by winning against the Hebrew, Arab and Western plans and conspiracies, has practically been able to increase its strategic depth and regional influence and neutralize the goals of the Zionist, Saudi and American hegemons and their allies.