پديد آورندگان :
ارباب سير، منيژه دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - دانشكده علوم تربيتي، روانشناسي و زبان‌هاي خارجي - گروه علوم تربيتي، اصفهان، ايران , بختيار نصرآبادي، حسنعلي دانشگاه اصفهان - گروه علوم تربيتي، دانشكده علوم تربيتي، اصفهان، ايران , رحماني، جهانبخش دانشگاه آزاد اسلامي واحد اصفهان (خوراسگان) - دانشكده علوم تربيتي، روانشناسي و زبان‌هاي خارجي - گروه علوم تربيتي، اصفهان، ايران
كليدواژه :
رويكرد قرآني , محيط‌زيست , طبيعت , الگوي تربيتي
چكيده فارسي :
در اين مقاله در چارچوب يك رويكرد تحليلي- استنتاجي، الگويي مفهومي براي تربيت زيستمحيطي بر اساس آموزههاي قرآن كريم ارائه خواهد شد. بدين منظور در گام نخست، ازمنظر قرآن كريم و با استناد به مجموعهاي از تفاسير معتبر، انسان موجودي داراي اختيار، عقل، فطرت، واجد هويت جمعي و توأمان برخوردار از ابعاد جسماني و روحاني توصيف شده است و طبيعت نيز با اوصافي همچون آيت هستي، مسخر انسان، قدسيت، حيات‌بخش بشر و مجموعهاي قانونمند و منظم معرفي ميشود. همين توصيفات متعاقباً مبناي تدوين يك الگوي تربيتي با محوريت محيط‌زيست قرار خواهد گرفت. مؤلفههاي اين الگوي تربيتي به ترتيب مشتمل بر مباني، اهداف، اصول و روشها هستند. بدين ترتيب كه در ابتدا برگرفته از توصيفات فوقالذكر، پنج گزاره به‌عنوان مجموعه مباني تربيتي استنتاج ميشود. آنگاه براي هر يك از اين مباني پنج‌گانه به تفكيك، يك هدف، يك اصل و يك يا چند روش تربيتي ارائه ميشود. درواقع الگوي تربيتي معرفي‌شده در اين مقاله بر پايه تناظر و توالي منطقي اين مباني، اهداف، اصول و روشها در طول يكديگر بنا نهاده شده است. الگوي تربيتي پيشنهادشده در اينجا معطوف به‌تمامي مبادي تربيتي يعني شناختي، گرايشي و ارادي است. اين الگو منطقاً ميتواند شرايطي را به وجود آورد كه رابطه انسان با طبيعت تنظيم شود و نهايتاً منجر به آباداني و صيانت از آن شود. ازاين‌رو ميتوان انتظار داشت كه يافتههاي پژوهش حاضر، در نظامات رسمي تعليم‌وتربيت كشور و ايضاً در حوزه فرهنگ عمومي مورداستفاده تصميمسازان واقع شود.
چكيده لاتين :
In this article, in the framework of an analytical-inferential approach, a conceptual model for environmental pedagogy, relying on the teachings of the Holy Quran is presented. For this purpose, in the first step, from the perspective of the Holy Quran and with reference to authentic interpretations, man as described as a creature with authority, intellect, mettle, possessing collective identity, and intertwined with the physical and spiritual dimensions, and nature with attributes such as the verse of existence, blessing Divine, human resuscitative and purposeful, balanced and symmetric system are introduced. These descriptions subsequently form the basis of an educational model on the environment axis. The components of this educational model include the basic, goals, principles and methods, respectively. Thus, initially, from the same descriptions as mentioned above, five propositions are inferred as a set of educational basics. Then, for each of these five basics, in severance of a purpose, a principle, and one or more methods are presented. In fact, the educational model introduced in this article is based on the correspondence and logical sequence of these basics, goals, principles, and methods along each other. It is expected that, the findings of the present study can be used by decision makers in the formal education systems of the country and also in the field of public culture.
