عنوان مقاله :
پارادوكس مك تاگرت: تقريري از چيستي و دلالت آن بر نفي واقعي بودن زمان
عنوان به زبان ديگر :
McTaggart’s Paradox: Its Nature and Implications for the Unreality of Time
پديد آورندگان :
گل پرور روزبهاني، مهدي دانشگاه صنعتي اميركبير
كليدواژه :
پارادوكس , مك تاگرت , زمان , سلسله ي آ، ب , منطق جديد
چكيده فارسي :
هستي و چيستي زمان از مسائل چالش برانگيز فلسفه است. مكتاگرت، فيلسوف انگليسيِ فعال در ابتداي سدهي بيستم ميلادي، زمان را غيرواقعي دانسته است. وي دو چارچوب مفهومي را برساخته: سلسلهي آ (با مفاهيم محوري «گذشته»، «حال» و «آينده») و سلسلهي ب (با مفاهيم محوري «پيش»، «مقارن» و «پس») و بيان داشته كه واقعيبودن زمان، متوقف بر تحقق سلسلهي آ ميان وقايع است. مكتاگرت سپس استدلال كرده است كه تحقق سلسلهي آ مستلزم دور يا تسلسل باطل است. قلب پارادوكس مكتاگرت عبارت است از تناقضي كه در هريك از مراحل تسلسل يادشده رخ ميدهد، و چگونگي فهم آن، خودْ محل نزاع است. اين مقاله با استفاده از ابزارهاي صوري منطق جديد و عملگرهاي زماني، تقرير جديدي از پارادوكس مكتاگرت ارائه ميكند؛ بدين قرار كه فرض واقعيبودن سلسلهي آ مستلزم وقوع تناقض ميان توصيفهاي زماني متفاوت از واقعهاي واحد است. آنگاه تلاش براي رفع آن، به شكلگيري تناقض در گزارههاي موجه با زمانهاي مركب ميانجامد، گزارههايي كه ميتوان صورت نمادين آنها را با تركيب چندسطحي از عملگرهاي زماني نشان داد. تركيب زمانيِ يادشده و نمايش صوري آن را ميتوان تا هر سطح دلخواهي ادامه داد. بدينترتيب، سلسلهاي از تناقضها در صورتبندي پارادوكس مكتاگرت شكل ميگيرد كه بيپايان است. پارادوكس مكتاگرت محور بسياري از مباحث فلسفهي زمان قرار گرفته و حتي محرّك تدوين منطق زمان بوده است. واكنشها به پارادوكس مكتاگرت را ميتوان چنين دستهبندي كرد: برخي از باورمندان به واقعيبودن زمان، شكلگيري دور يا تسلسل ادعايي مكتاگرت در سلسلهي آ را انكار كردهاند؛ برخي ديگر از آنان پارادوكس مكتاگرت را پذيرفتهاند، اما تبييني از زمان را با توسل به سلسلهي ب (به جاي سلسله آ) ارائه كردهاند؛ دستهاي ديگر نيز تمامي اجزاي استدلال مكتاگرت را پذيرفتهاند و زمان را غيرواقعي دانستهاند. حضور فيلسوفاني شاخص در هريك از سه دسته چشمگير است و مباحث ميان آنان حول پارادوكس مكتاگرت همچنان ادامه دارد.
چكيده لاتين :
Investigations about time have been central to metaphysical inquiries. J.M.E McTaggart, the English philosopher of the early 20th century, argued for the unreality of time. He constructed two conceptual frameworks: A-series – “past”, “present” and “future” being its main concepts – and B-series – “earlier”, “simultaneous” and “later” being its main concepts – and asserted that time being real requires events to form an A-series. McTaggart, then, argued that a vicious circle or regress is inherent in the A-series. McTaggart’s paradox is the contradiction appearing in each step of the regress. As McTaggart’s paradox has been the subject of different (mis)interpretations, this article presents a new exposition of its structure by employing formal tools of modern temporal logic. The assumption that the series A is real, leads to a contradiction between different temporal descriptions of a single event. Tense operators are applied to demonstrate how a vicious infinite regress would entail the A-series. McTaggart’s paradox has invoked much controversy and a relevant worthwhile categorization is the second main contribution of this article. Some of those believing in the reality of time has denied the paradox’s alleged regress. Others among them have declared the paradox genuine, though resorted to the B-series for the reality of time. Meanwhile, some others have accepted McTaggart’s argument in its totality, with the conclusion of the unreality of time. Each camp is led by major philosophers, and their heated discussions on McTaggart’s paradox are still continuing.
عنوان نشريه :
انديشه ديني