بررسي تطبيقي تفسير آيه 159 سوره مباركه نساء از ديدگاه مفسران فريقين (با تاكيد بر ميزان دلالت بر نزول حضرت عيسي(ع) در عصر ظهور)

A comparative study of the interpretation of verse 159 of Surah An-Nisa from the viewpoint of the two schools Interpreters) Emphasizing the extent of its implication on Jesus Christ (as) descent in the age of Imam Mahdi (aj) advent

از جمله مهم ترين معارف مهدويت كه مورد توجه انديشمندان بسياري در سراسر دنيا است، تداوم حيات موعود مورد انتظار مسيحيان و يهوديان حضرت مسيح و نزول ايشان در زمان ظهور حضرت مهدي و اقتدا به آن حضرت به نشانه اعلان حقانيت دين اسلام است. از جمله آياتي كه در اين باره مورد بحث و استناد محققين عرصه مهدويت و مفسرين بزرگ قرار گرفته و يكي از ابعاد اين مبحث يعني تاييد تداوم حيات و نزول مسيح در آخرالزمان و ايمان آوردن همه اهل كتاب به ايشان و در نتيجه پذيرش حقانيت اسلام را تبيين مي كند، آيه شريفه 159 سوره مباركه نساء است. نگارنده كوشيده است به روش توصيفي تحليلي مهم ترين تفاسير موجود در بين فريقين را مورد مطالعه و ارزيابي قرار دهد و ميزان دلالت آيه مذكور بر ادعاي فوق را از ديدگاه صاحبان اين تفاسير ارزشمند ارزيابي نمايد و در اين مسير به اين نتيجه دست يافته است كه با وجود ديدگاه هاي متعدد و گاه متضاد، اما بسياري از مفسرين بزرگ شيعه و اهل سنت، دلالت آيه بر معناي فوق را يا به عنوان معناي ظاهر آيه و يا به عنوان يكي از احتمالات برتر يا لااقل موجه پذيرفته اند؛ علاوه بر اين كه ارزيابي دلايل مطرح در اين ديدگاه ها، نشان مي دهد كه تنها يك ديدگاه توانسته همه اشكالات مطرح را پاسخ گويد و حتي راه حلي براي جمع عرفي معقول و مقبول در بين روايات وارده و نيز اقوال مختلف مطرح نمايد.

One of the most important teachings of Mahdaviat that has attracted the attention of many thinkers around the world, is the duration of Jesus Christ life from the perspective of Christians and Jews and his descent at the time of Imam Mahdi (aj) advent and following him to declare the legitimacy of Islam. Verse 159 of Surah An-Nisa 'is one of the verses that has been discussed and cited by scholars on the subject of Mahdaviat and the great commentators of the Holy Quran to prove the truth of this claim according to it all the people of the Book following the Jesus Christ will believe in Islam. The author has tried to study and evaluate the most important interpretations among the two major Schools in a descriptive-analytical method and to evaluate the extent of mentioned verse implication on the above claim from the viewpoint of holy Quran interpreters and has concluded that in spite of numerous and sometimes contradictory views, many great Shiite and Sunni commentators have accepted the implication of the above verse either as the literary meaning or as a stronger probability or at least as a reasonable possibility. In addition, the evaluation of the reasons given in these views shows that only one viewpoint has been able to respond to all the criticisms and even provide a solution for a reasonable and acceptable combination of views derived from narrations with other different opinions.