عنوان مقاله :
تبيين روانشناختي رفتار جنايي در پديده ي عشق سيال، مبتني بر مدل حيات رابطه ي مارك نپ
پديد آورندگان :
كشاورز، احمدرضا دانشگاه آزاد اسلامي واحد ميبد - گروه علوم ارتباطات، ميبد، ايران , بياباني، غلامحسين دانشگاه علوم انتظامي امين، تهران، ايران , سلطاني فر، محمد دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - گروه علوم ارتباطات، تهران، ايران
كليدواژه :
عشق سيال , رفتار جنايي , حيات رابطه , هيجان , عشق
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: شيوع عشق سيال در جامعه به واسطهي تكنولوژيهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي، سبب انواعي از انحرافات اجتماعي و رفتارهاي مجرمانه شده است. اين مقاله ميكوشد با بهرهگيري از يافتههاي ميداني پديدهي عشق سيال و نظريههاي روانشناسي فيزيولوژيك، تأثير انگيزش و هيجان اين پديده را بر ظهور رفتار جنايي در جامعه مورد بررسي قرار دهد.
روش: اين پژوهش، از نوع تحقيقات كيفي و از لحاظ ماهيت و روش از نوع تحقيقات توصيفي پديدارشناسانه ميباشد. در اين تحقيق، 11 نمونهي دختر و 11 نمونهي پسر مورد مطالعه قرار گرفتند. در اين مقاله، انگيزش و هيجان يك رابطهي عاشقانه و سيال، از لحاظ روانشناسي فيزيولوژيك مورد بررسي قرار گرفته و بر مبناي آن، فرايند فيزيولوژيك تبديل يك فرد سالم به يك فرد جنايتكار احساسي و بدون سابقه، بر مبناي نظريهها و پژوهشهاي روانشناختي تبيين شده است.
يافتهها و نتايج: يافتههاي تحقيق بهطوركلي، بيانگر افتراق در انگيزش و هيجان در ميان دختران و پسران در روند كاملكردن و اوج رابطه در الگوي حيات رابطهي مارك نپ بود. سيال بودن عشق در نزد پسران مقبولتر بود و آنها تمايل بيشتري براي برقراري رابطهي جنسي زودهنگام داشتند و دختران نياز به صميميت عاطفي و احساس امنيت در رابطه داشتند. غليان هيجانها و انگيزههاي جنسي در بخش اول حيات رابطهي مارك نپ مشهود و زمينه را براي انواع رفتارهاي مجرمانه فراهم مينمايد. در بخش دوم الگوي مارك نپ رفتارها، بيشتر جنبهي عقلاني داشته است؛ اما تنشها، خود ابرازي واقعي و كاهش جاذبههاي ميان فردي، زمينه را براي رفتارهاي خشونتآميز، فراهم مينمايد. تحليل دادههاي كيفي بر مبناي مباني نظري تحقيق، درنهايت نشان داد كه عملكرد سيستم ليمبيك، بادامهي مغزي، هيپوتالاموس و تغييرات هورموني صورتگرفته، تحت تأثير هيجانها و برانگيختگيها رابطهي عاشقانه، مبتني بر مدل حيات رابطهي مارك نپ، زمينه را براي تبديل يك فرد عادي به يك فرد مجرم و جنايتكار احساسي و هيجاني فراهم مينمايد؛ لذا بررسي پديداري چنين پديدههايي، نيازمند تقليل واحد تحليل، از كنش اجتماعي به سطح مكانيزمهاي رفتاري موجود زنده است.
چكيده لاتين :
no abstract