تأثير مارك‌ آپ و شيوه حكمراني شركتي بر اجتناب مالياتي شركت هاي پذيرفته شده بورس اوراق بهادار تهران

The Effects of Markup and Corporate Governance on Tax-Avoidance of Listed Companies in the Tehran Stock Exchange

هدف محوري پژوهش حاضر ارزيابي تاثير مارك‌آپ و شيوه حكمراني شركتي بر اجتناب مالياتي بنگاه‌‌هاي بورس اوراق بهادار تهران است. بدين منظور از داده‌هاي 100 بنگاه فعال توليدي در بازه زماني 1398-1390 استفاده شد. نتايج پژوهش بيانگر آن است كه مديران بنگاه‌هاي داراي قدرت بازاري به دليل قرار گرفتن در حاشيه امن و مصونيت از رقبا نگراني براي كاهش سود ندارند. همچنين، مديران به‌منظور برخورداري از پاداش پرداختي و طرح‌هاي تشويقي سهامداران در جهت حداكثرسازي ثروت و ارزش بنگاه تلاش نموده و فعاليت اجتناب مالياتي را به شدت افزايش مي‌دهند. به­علاوه، نتايج تاثير شيوه حكمراني شركتي مويد آن است كه سرمايه‌گذاران نهادي به‌دليل نفع مالي حاصل از سرمايه‌گذاري و دستيابي به قدرت بازاري، انگيزه نظارت بالاتر بر فعاليت مديران براي كاهش هزينه نمايندگي و افزايش اجتناب مالياتي خواهند داشت. در مجموع مديران و سهامدارن تلاش دارند از طريق كاهش تضاد منافع، ميزان اجتناب مالياتي را افزايش دهند.

The main purpose of this article is to evaluate the effect of markup and corporate governance on tax avoidance of the listed companies in the Tehran stock exchange. For this purpose, data from 100 active manufacturing firms over the periods of 2011-2019 were used. The results indicate that the managers of the firms which have market power are not worried about reducing profits because of being in a safe hedge and the immunities against their rivals. Also, the managers for having the payment rewards and shareholders’ incentive schemes, try to maximize the wealth and worth of the firm and increase tax avoidance drastically. Moreover, the results of the corporate governance indicate that institutional investors, due to the high financial benefits of investing and achieving market power, will have a higher motivation to monitor the managers’ activity to reduce agency costs and increase tax avoidance. Overall, managers and shareholders try to increase tax avoidance by reducing benefits conflicts.