شماره ركورد :
1273322
عنوان مقاله :
مقايسه اثربخشي درمان هيجان‌مدار و درمان شناختي-رفتاري بر تنظيمِ هيجان و بهزيستي روان‌شناختي زنانِ مطلقه
عنوان به زبان ديگر :
Comparison of the Effectiveness of Emotion-Focused Therapy and Cognitive-Behavior Therapy on Emotional Regulation and Psychological Well-Being of Divorced Women
پديد آورندگان :
ظهراب نيا، الهام دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات - گروه مشاوره، تهران، ايران , ثنائي، باقر دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي، تهران، ايران , كيامنش، عليرضا دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه مشاوره، تهران، ايران , زهراكار، كيانوش دانشگاه خوارزمي - دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي - گروه مشاوره، تهران، ايران
تعداد صفحه :
17
از صفحه :
44
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
60
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
بهزيستي روان‌شناختي , تنظيمِ هيجان , درمان هيجان‌مدار , درمان شناختي رفتاري , زنانِ مطلقه
چكيده فارسي :
مقدمه: سازگاري پس از طلاق و ساير متغيرهاي روان‌شناختي مؤثر بر سازگاري، سلامت روان‌شناختي و كيفيت زندگي اين زنان، مانند تنظيم هيجان، بهزيستي روان‌شناختي و عزت نفس اهميت دارد. هدف اين پژوهش مقايسه اثربخشي درمان هيجان‌مدار و درمان شناختي-رفتاري بر تنظيمِ هيجان و بهزيستي روان‌شناختي زنانِ مطلقه بود. روش پژوهش: تحقيق حاضر مطالعه‌اي نيمه‌آزمايشي با طرح پيش‌آزمون، پس‌آزمون و پيگيري دوماهه با گروه كنترل بود. جامعه پژوهش متشكل از زنان مطلقة تحت پوشش پايگاه‌هاي خدمات اجتماعي منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه اين مطالعه 60 زن بودند كه به شيوه نمونه‌گيري دردسترس از ميان زنان مطلقة تحت پوشش پايگاه‌هاي خدمات اجتماعي منطقه 2 شهر تهران انتخاب و با گمارش تصادفي در دو گروه آزمايشي و يك گروه كنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه تنظيم شناختي هيجان و مقياس بهزيستي روان‌شناختي بودند. براي گروه آزمايشي اول، درمان هيجان‌مدار و براي گروه آزمايشي دوم درمان شناختي-رفتاري در 9 جلسه 120 دقيقه‌اي برگزار گرديد، اما گروه كنترل مداخله‌اي دريافت نكرد. براي تحليل داده‌ها از آزمون‌هاي تحليل واريانس با اندازه‌گيري مكرر و تعقيبي بانفروني استفاده گرديد. يافته ­ها: هر دو درمان باعث بهبود تنظيمِ هيجان و بهزيستي روان‌شناختي زنانِ مطلقه در پايان مداخلات و دوره پيگيري شدند (0/01>p)، ولي درمان هيجان‌مدار در بهبود تنظيمِ هيجان آنان نسبت به درمان شناختي-رفتاري اثربخش‌تر بود (0/01>p). بين اين دو روش درماني در افزايش بهزيستي روان‌شناختي زنانِ مطلقه تفاوتي مشاهده نشد (0/05
چكيده لاتين :
Method: The present study was a quasi-experimental study with pre-test, post-test and two-month follow-up with a control group. The study population consisted of divorced women under the auspices of social service bases in District 2 of Tehran in 1398. The sample of this study was 60 women who were selected by available sampling method from absolute women covered by social service bases in District 2 of Tehran and randomly assigned to two experimental groups and one control group (20 people in each group). The research instruments were the Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (Garnefsky and Craig, 2006) and the Psychological Well-Being Scale (Reef, 1980). For the first experimental group, emotional therapy (Mirzazadeh et al., 2012) and for the second experimental group, cognitive-behavioral therapy (Monaz et al., 2007) was held in 9 sessions of 120 minutes, but the control group did not receive any intervention. To analyze the data, repeated measures analysis of variance and Banferroni post hoc tests were used. Resultss: Both treatments improved emotion regulation and psychological well-being of divorced women at the end of the intervention and follow-up period (p <0.01), but emotion-oriented therapy was more effective in improving their emotion regulation than cognitive-behavioral therapy (0.01). 0> p). There was no difference between these two treatments in increasing the psychological wellbeing of divorced women (p <0.05). Conclusions: These two therapies are useful interventions to improve emotion regulation and psychological well-being of divorced women.
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
خانواده و بهداشت
فايل PDF :
8604887
بازگشت