شناسايي، تبيين و سنجش علل شكل گيري رفتارهاي سياسي با رويكرد سازماني در سازمان‌هاي دولتي ايران

Identifying, Explaining and Measuring the Causes of Forming Political Behaviors with an Organizational Approach in Iranian Governmental Organizations

اين پژوهش با هدف توسعه‌اي و كاربردي و با ماهيت توصيفي و تحليلي به منظور شناسايي، تبيين و سنجش ويژگي‌هاي سازماني مؤثر در شكل‌گيري و بروز رفتارهاي سياسي در سازمان‌هاي دولتي به روش تركيبي (كيفي و كمي) انجام شد. در بخش كيفي با استفاده از روش دلفي، 20 نفر از اساتيد و خبرگان علمي به عنوان پانل دلفي با روش تركيبي قضاوتي و گلوله برفي انتخاب و با پرسشنامه محقق ساخته طي سه مرحله از آن‌ها نظرخواهي گرديد. براساس يافته‌ها، مؤلفه‌هاي سازماني شامل سيستم ارزيابي عملكرد، سيستم حقوق و پاداش دهي، مشاركت در تصميم گيري، سياسي كاري مديران، عدالت سازماني، پيشرفت و ارتقاء، كمبود منابع، ابهام در اهداف و استراتژي و وظايف كاركنان، تعارض سازماني و ساختار سازماني شناسايي و تبيين شدند. در بخش كمي براساس نتايج بخش كيفي، پرسشنامه محقق ساخته طراحي و بين 284 نفر از كاركنان صنعت نفت منطقه گچساران كه به روش تصادفي ساده انتخاب شده بودند توزيع گرديد. داده‌هاي حاصل با استفاده از مدل معادلات ساختاري تحليل شده و نتايج نشان داد كه ده مؤلفه سازماني اشاره شده با شكل گيري رفتار سياسي رابطه معناداري دارند.

This research was conducted with a developmental-applied purpose and with a descriptive-analytical nature in order to identify, explain and measure the effective organizational characteristics in the formation and occurrence of political behaviors in government organizations in a combined (qualitative-quantitative) method. In the qualitative section, using Delphi method, 20 professors and scientific experts were selected as Delphi panels with a combined method of judgment- snowball and were surveyed with a researcher-made questionnaire that organizational components including performance appraisal system, payroll and reward system, Participation in decision making, policy making of managers, organizational justice, progress and promotion, resource scarcity, ambiguity in staff goals and strategy and tasks, organizational conflict and organizational structure were identified and explained. In the quantitative section, based on the results of the qualitative section, a researcher-made questionnaire was designed and distributed among 284 employees of the oil industry in Gachsaran region who were selected by simple random method. The data were analyzed using structural equation modeling and the results showed that the above ten organizational components are significantly related to the formation of political behavior.