شماره ركورد :
1273973
عنوان مقاله :
مقايسه تطبيقي نظريه عصبيت ابن خلدون، كاريزماي وبر و نخبگان پارتو در ظهور و سقوط سلسله قاجار
عنوان به زبان ديگر :
فاقد عنوان
پديد آورندگان :
ﮔﻞ ﺣﺴﯿﻨﯽ، ﻗﺎﺳﻢ داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪﺷﺒﺴﺘﺮ - ﮔﺮوه ﺗﺎرﯾﺦ، ﺷﺒﺴﺘﺮ ،اﯾﺮان , ﮐﺎﻇﻤﯽ راﺷﺪ، ﻣﻨﯿﺮه داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪﺷﺒﺴﺘﺮ - ﮔﺮوه ﺗﺎرﯾﺦ، ﺷﺒﺴﺘﺮ ،اﯾﺮان , ساسان پور، شهرزاد داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪ ﺗﮭﺮان ﻣﺮﮐﺰي - ﮔﺮوه ﻣﻌﺎرف اﺳﻼﻣﯽ،ﺗﮭﺮان ﻣﺮﮐﺰي، اﯾﺮان , ابراهيم پور، داوود داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﯽ واﺣﺪﺗﺒﺮﯾﺰ - ﮔﺮوه ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ، ﺗﺒﺮﯾﺰ ،اﯾﺮان
تعداد صفحه :
20
از صفحه :
265
از صفحه (ادامه) :
0
تا صفحه :
284
تا صفحه(ادامه) :
0
كليدواژه :
عصبيت ابن خلدون , كاريزماي وبر , نخبگان پارتو , ظهور و سقوط سلسله قاجار
چكيده فارسي :
تاريخ، دانش واكاوي پيشامدهاي گذشته سپري شده است. برمبناي اين علم، حوادث تاريخي در يك سلسله زماني و مكاني مورد بحث و تدقيق قرار مي گيرند. هدف اين پژوهش، مقايسه ي تطبيقي نظريه هاي عصبيت ابن خلدون، كاريزماي وبر و نخبگان پارتو در ظهور و سقوط سلسله قاجار مي باشد تا خلاهاي تحقيقاتي در رابطه با اين موضوع به نوعي انجام گيرند. روش پژوهش مقايسه تطبيقي-تاريخي است. همچنين در اين روش از اسناد نيز استفاده خواهد شد. يافته هاي پژوهش بر اين قراراند كه ابن خلدون در مقدمه خويش مفهوم عصبيت را در تبيين چوني و چرايي تطور دوراني تاريخ، ظهور و سقوط سلسله ها بكار بسته و تعميم داده است. عصبيت در نظر ابن خلدون يكپارچگي وهمبستگي اجتماعي ميان گروه، قبيله، قوم و ملت است. ماكس وبر نيز منابع سه گانه مشروعيت و اقتدار سياسي را در جنبش هاي اجتماعي بر سه وجه (سنت، عقلانيت و كاريزما) دانسته است. كاريزما در اصطلاح به ويژگي و خصوصيت كسي اطلاق مي شود كه في نفسه و بشخصه و يا در نظر ديگران، داراي قدرت رهبري فوق العاده است. همچنين در نظريه جابجايي نخبگان پارتو، در بين افراد يك گروه، شايسته ترين افراد آن گروه را نخبگان (Elite) مي نامند. نتايج پژوهش بر اين قرارند كه در پي افول تدريجي سلسله صفوي و حمله افغان ها، عصبيت، كاريزمايي، نخبگي و معالا مشروعيت فرمانروايان و حاكمان صفويه زير سوال رفت و نادرشاه نيز پس از مدتي فرمانروايي و حكومت جاي خويش را به كريم خان زند داد؛ ولي با مرگ كريم خان و در دوران حكومت لطفعلي خان زند، سران اهل قاجار و بخصوص آغا محمد خان قاجار با نيروي عصبيت، كاريزمايي و نخبگي كه در ميان اهل خويش داشت، در 1117 خورشيدي توانست آنها را مقهور و سبب ظهور سلسله قاجار گرديد. ولي باز طي سنت محتوم تطور دوراني تاريخ، مرگ زود هنگام وي، سبب شد كه وارثان او ناتوان از بسط و گسترش سيطره خويش در كنار عوامل خارجي جهاني موثر همچون جنگ هاي ايران و روس، جنگ جهاني اول، دخالت انگليس، در كنار عوامل داخلي و معالا با كاهش نيروي عصبيت، كاريزما و نخبگي در عقبه حاكمان قاجار، زمينه را براي بركناري احمدشاه و سقوط سلسله قاجار و برآمدن رضا خان و ظهور سلسله پهلوي در 1304 خورشيدي فراهم آورند.
چكيده لاتين :
not abstract
سال انتشار :
1400
عنوان نشريه :
پژوهش هاي اخلاقي
فايل PDF :
8606229
لينک به اين مدرک :
بازگشت