تحليل داده‌ هاي مغناطيس‌ سنجي و ژئوالكتريك بر اساس شواهد زمين‌ شناسي و كاني‌ شناسي در اكتشاف كروميت‌ هاي انباني، افيوليت خوي شمال‌ غرب ايران

در اين پژوهش، براي پي‌جويي زيرسطحي عدسي‌هاي كروميتي، از روش‌هاي مغناطيس‌سنجي، مقاومت ويژه و قطبش القايي در پهنه‌هاي كروميت‌دار زون افيوليتي خوي استفاده شد. سنگ درون‌گير توده‌هاي كروميت سرپانتينيت است كه هر دو جابه‌جايي زمين‌ساختي شديدي را متحمل شده‌اند. بررسي‌هاي كاني‌شناسي نشان‌داد كه طي فرايند سرپانتيني‌شدن، كاني‌هاي مگنتيت، پيريت و ساير سولفيدهاي فلزي در داخل شكستگي هاي توده‌هاي كروميتي تشكيل شده‌اند. ميزان بارپذيري‌هاي متفاوتي در مقاطع ژئوفيزيكي به دست آمد؛ اما اين پژوهش نشان‌داد كه بررسي‌هاي مغناطيس‌سنجي به تنهايي قادر به تمايز كامل توده‌هاي كروميتي نيست. انتظار مي‌رود ميزان مقاومت ويژه به دليل ويژگي فلزي كانسنگ كاهش يابد؛ ولي جابه‌جايي‌هاي زمين‌ساختي شديد بر روي توده‌هاي كروميتي تأثير متفاوتي گذاشته كه با ميزان مقاومت ويژه‌هاي متغير خود را در مقاطع نشان مي دهند. مقادير قطبش القايي و مقاومت ويژه از سنگ ميزبان سرپانتينيتي به سمت توده‌هاي كروميتي داراي روندي كاهشي است؛ به طوري‌كه مقادير قطبش القايي در سرپانتينيت ميزبان در دامنه 15 تا 22 ميلي‌ولت بر ولت و در مورد توده‌هاي كروميتي در دامنه 3 تا 6 ميلي‌ولت بر ولت تغيير مي‌كند. مقادير مقاومت ويژه نيز در سنگ ميزبان در دامنه 2500 تا 4000 اهم متر و بر روي توده‌هاي كروميتي در دامنه 400 تا 600 اهم متر تغيير مي‌كند. به عنوان يك نتيجه مي‌توان گفت كه تلفيق دو مقطع مقاومت ويژه و قطبش القايي با لحاظ ساختار زمين‌شناسي توده كانساري، تركيب كاني‌شناسي و پتروفيزيكي مي‌تواند كارايي خوبي در اكتشاف توده‌هاي كروميت‌دار زيرسطحي داشته باشد.