عنوان مقاله :
ارتباط كيفيت زندگي با تيپهاي شبانه روزي و اضطراب افراد با اختلال صرع عضو انجمن صرع ايران در سال 1399
پديد آورندگان :
سيدالشهدايي ، مهناز دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده پرستاري و مامايي - گروه پرستاري داخلي و جراحي , سليقه دار ، غزاله دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده پرستاري و مامايي - گروه پرستاري داخلي و جراحي , حقاني ، حميد دانشگاه علوم پزشكي ايران - دانشكده بهداشت - گروه آمار زيستي
كليدواژه :
صرع , اضطراب , كيفيت زندگي , تيپهاي شبانه روزي
چكيده فارسي :
زمينه و هدف: صرع يكي از شايعترين اختلالات عصبي مزمن است و افراد مبتلا به آن مستعد بيماريهاي جسمي و رواني بوده و با شرايطي روبرو هستند كه ميتواند بر كيفيت زندگي آنها در چندين حوزه مانند اضطراب تأثير گزار باشد. ترجيحات روزانه و ريتمهاي شبانه روزي به عنوان يكي از عوامل دخيل در كيفيت زندگي بيماران مبتلا به صرع مطرح هستند. پژوهش حاضر با هدف تعيين ارتباط كيفيت زندگي با تيپهاي شبانه روزي و اضطراب افراد با اختلال صرع عضو انجمن صرع ايران در سال 1399 انجام شد. روش بررسي: اين پژوهش بهصورت مقطعي، از نوع همبستگي توصيفي بود. 120 نفر از افراد مراجعه كننده به انجمن صرع به روش نمونهگيري مستمر انتخاب و براساس معيار ورود به مطالعه واردشدند. بازه زماني نمونهگيري از خرداد تا مرداد ماه سال 1399 بود. شركت كنندگان فرم اطلاعات جمعيت شناختي، پرسشنامه صبحي - عصري (MEQ) ، پرسشنامه اضطراب بك Beck Anxiety Inventory BAI) ( و پرسشنامه كيفيت زندگي Quality of Life in Epilepsy Inventory 31Item (QOLIE31P) را تكميل كردند. براي تحليل دادهها، از آمار توصيفي، آمار استنباطي و آمار همبستگي و جهت تعيين عوامل پيش بينيكننده كيفيت زندگي مبتلايان به صرع از مدل رگرسيون خطي چندگانه استفاده گرديد. دادههاي جمعآوريشده ، توسط نرمافزار آماري SPSS، نسخه 16 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافتهها: ميانگين سني افراد مورد پژوهش 42.14 سال بود. بيشتر نمونهها از نظر تيپهاي شبانه روزي در وضعيت بينابيني قرار داشتند و كمترين فراواني مربوط به حالت كاملاّ صبحي بود. همچنين ارتباطي ميان ابعاد كيفيت زندگي با تيپهاي شبانه روزي به دست نيامد. كيفيت زندگي در بعد نگراني از تشنج با ميانگين 57.47 بالاترين ميانگين و در بعد عملكرد اجتماعي (45.76) كمترين ميانگين نمره را داشتند. كيفيت زندگي و همه ابعاد آن با اضطراب همبستگي معنيدار آماري داشتند و اين همبستگي منفي است يعني با افزايش اضطراب، كيفيت زندگي و ابعاد آن كاهش مييابد. همچنين اضطراب با سطح تحصيلات، وضعيت اشتغال، درآمد، دفعات بستري رابطه معنيداري داشته است. نتيجهگيري كلي: يافتههاي پژوهش كه نشان داد كيفيت زندگي و همه ابعاد آن با اضطراب همبستگي معنيدار آماري داشتند كه اين همبستگي منفي بود. به نظر ميرسد كه ميتوان با بالا بردن سطح آگاهي، تحصيلات حداقل در سطح ديپلم و ايجاد شغل با درآمد مناسب، برداشتن موانع سازماني مانند تسهيل استخدام آنها نقش مؤثري در گسترش رفتارهاي به دور از اضطراب و به تبع آن افزايش كيفيت زندگي بيماران مبتلا به صرع گام برداشت.
عنوان نشريه :
پرستاري ايران
عنوان نشريه :
پرستاري ايران