بررسي عناصر الگوي برنامه ‌درسي مبتني بر مغز در دوره ‌پيش‌دبستاني و اعتباربخشي آن (پژوهش كيفي)

زمينه و هدف: يادگيري مبتني بر مغز به روش هاي آموزشي، طرح هاي درس و برنامه هاي مدرسه اي اشاره دارد كه بر اساس آخرين پژوهش هاي علمي شامل نحوه يادگيري مغز از جمله تحول شناختي، اجتماعي، و احساسي است. هدف اين پژوهش، بررسي عناصر الگوي برنامه درسي مبتني بر مغز در دوره پيش دبستاني و اعتبار بخشي آن است. روش : اين پژوهش با روي آورد كيفي و روش تحليل مضمون به بررسي عناصر اساسي برنامه درسي مبتني بر مغز مي پردازد. براي شناسايي و استخراج مضامين برنامه درسي در دوره پيش دبستاني، از اسناد و مدارك برنامه هاي درسي دوره پيش دبستاني و برنامه مبتني بر مغز و نظرات متخصصان علوم اعصاب و علوم تربيتي استفاده شد. روش تحليل اطلاعات، توصيف مباني و تحليل و استنتاج نظري بود. يافته ها: مضامين ناظر بر اهداف برنامه درسي در اين برنامه بر سه سازه اصلي شناختي، نگرشي، و مهارتي تكيه دارد. در بخش محتواي آموزشي، هنرهاي زيبا، يادگيري مهارت هاي اجتماعي هيجاني، يادگيري زبان و رياضي، مهارت هاي زندگي، ايمني، و علوم تجربي؛ و در بخش راهبردهاي ياددهي و يادگيري، استفاده از راهبردهاي مبتني بر فعاليت، مبتني بر هنر، يادگيري مشاركتي، آموزش مستقيم، راهبردهاي يادگيري مستقل و مهارت تفكر، و راهبرد كاربست فناورانه شناسايي شدند. توجه به ارزشيابي هاي تشخيصي، فرايندي و برآيندي، و استفاده از روش هاي ارزشيابي گوناگون، مورد توجه اين الگو بود. روايي الگوهاي پيشنهادي با استفاده از فرمول نسبت روايي محتوا و جدول لاشه مورد بررسي و تأييد قرار گرفت. نتيجه گيري: برنامه درسي طراحي شده ناظر بر توجه به ابعاد مختلف برنامه درسي از جمله هدف، محتوا، روش و ارزشيابي بوده و اعتبار الگوي مذكور توسط متخصصان و صاحب نظران بررسي و مورد تأييد قرار گرفت؛ در نتيجه استفاده از آن در دوره پيش دبستاني پيشنهاد مي شود.