مدل ساختاري وجدان تحصيلي بر اساس كفايت اجتماعي با نقش ميانجي اشتياق تحصيلي

زمينه و هدف: وجدان تحصيلي يكي از پيش بيني كننده هاي شخصيت براي عملكرد شغلي، آموزشي، و تحصيلي است. بدين ترتيب پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاري وجدان تحصيلي بر اساس كفايت اجتماعي با نقش ميانجي اشتياق تحصيلي در دانش آموزان دختر انجام شد. روش: روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي و مدل يابي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش شامل تمامي دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان بوكان در سال تحصيلي 99-1398 بود كه با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي تعداد 300 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه هاي وجدان تحصيلي مك ايلروي و بانتينگ (2002)، كفايت اجتماعي فلنر و همكاران (1990) و اشتياق تحصيلي فردريكز، بلومنفيلد و پاري (2004) براي جمعآوري دادهها استفاده شدند. تحليل دادهها با روش همبستگي پيرسون و مدليابي معادلات ساختاري و با استفاده از نرم افزار 23 SPSS و 8/8 LISREL انجام شد. يافته ها: يافته ها نشان داد كه مسير مستقيم كفايت اجتماعي به وجدان تحصيلي (β = 0.45, p 0.001), اشتياق تحصيلي به وجدان تحصيلي (β = 0.60, p 0.001)، اشتياق تحصيلي به كفايت اجتماعي (β = 0.63, p 0.001)، و مسير غيرمستقيم كفايت اجتماعي به وجدان تحصيلي با ميانجي گري اشتياق تحصيلي (β = 0.42, p 0.001) مثبت و معنادار بود. شاخص هاي برازش برابر با CFI = 0.97, NFI = 0.95, FIFI = 0.93, AGFI = 0.90, RMSEA = 0.074, p = 0.001 به دست آمد كه نشان مي دهد مدل مفروض با داده ها برازش نسبتاً مطلوبي دارد. نتيجه گيري: بر اساس نتايج به دست آمده كفايت اجتماعي هم به صورت مستقيم و هم به صورت غيرمستقيم با ميانجي گري اشتياق تحصيلي با وجدان تحصيلي در ارتباط است. نتايج اين پژوهش حاوي تلويحات كاربردي مهمي براي ارتقاي وجدان تحصيلي دانش آموزان در مدارس است.