شماره ركورد :
1275338
عنوان مقاله :
استنباط و نسبت سه نوع انسان‌شناسي و سه رويكرد انديشۀ سياسي مرتبط با آن در فلسفۀ كانت
پديد آورندگان :
باقرزاده مشكي باف ، محسن - -
از صفحه :
7
تا صفحه :
32
كليدواژه :
كانت , انسان‌شناسي , سياست , اخلاق , زيباشناسي , غايت‌شناسي
چكيده فارسي :
در انديشۀ سياسي امانوئل كانت آراي متكثر و همچنين گاهي متناقض وجود دارد، به‌گونه‌اي كه، در دوره‌هاي مختلف انديشۀ او، با رويكردهاي سياسي متفاوتي روبه‌رو هستيم. به نظر مي‌رسد كه كانت با تصوري كه در هر دوره دربابِ انسان‌شناسي پيدا مي‌كند سرنوشت انديشۀ سياسي خويش را تغيير مي‌دهد، زيرا دربرابرِ هر رويكرد انسان‌شناسي متفاوت او ما با انديشۀ سياسي متفاوتي در تناظر با آن روبه‌روييم. در رويكرد نخست خويش، او تنها به انسان به‌عنوانِ نوع مي‌نگرد، و تاريخ پيشرفت او را براساسِ تاريخي مشيتي يا طبيعي توضيح مي‌دهد به‌گونه‌اي كه آدمي در شكل‌گيري جامعۀ سياسي به ارادۀ خويش متكي نيست، بلكه برحسبِ طبيعت رخ مي‌دهد. در اين ديدگاه، فرد انساني داراي اهميت نيست و زندگي او ناچيز قلمداد مي‌شود. اما نگرش او به انسان در انديشۀ اخلاقي با ديالكتيكي پيچيده از قانون عقل، اراده و آزادي همراه است و اساساً با خودآييني تعريف مي‌شود. در اين ديدگاه، كانت ديگر به مشيت اعتقادي ندارد و آدمي را مسئول تحقق ايدۀ عقل مي‌داند. سياست در اين ديدگاه در وضعي بيناسوژگاني و درجهتِ تحقق حكومت غايات شكل مي‌گيرد. مورد آخر به نقد قوۀ حكم باز مي‌گردد كه به آدمياني مربوط مي‌شود كه در كنار هم از عقل عمومي يا همگاني بهره‌مند هستند، كساني كه حتي براي انديشيدن و قضاوت به يكديگر نيازمندند. اين امر به داوري زيباشناسانه باز خواهد گشت كه در قوۀ تخيل شكل مي‌گيرد و نه در عقل.
عنوان نشريه :
شناخت
عنوان نشريه :
شناخت
لينک به اين مدرک :
بازگشت