عنوان مقاله :
مطالعه نسبت هنر با پروبلماتيزهكردن در انديشههاي ميشل فوكو
پديد آورندگان :
شايگان فر ، نادر دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده پژوهش هاي عالي هنر و كارآفريني - گروه پژوهش هنر , عبدالمحمدي ، محمدعلي دانشگاه هنر اصفهان - دانشكده پژوهش هاي عالي هنر و كارآفريني
كليدواژه :
ميشل فوكو , پروبلماتيزهكردن , هنر
چكيده فارسي :
پروبلماتيزهكردن مفهومي مهم در انديشههاي فوكو است كه در سرتاسر تحليلهاي تاريخي او نقش اساسي دارد. او پروبلماتيزهكردن را تفسير خاصي از نشانهها ميداند. از سوي ديگر، او در تحليلهاي خود، اهميت هنر در تفسير تاريخ را هم سطح با ديگر حوزه ها قرار ميدهد. مسئله اصلي پژوهش حاضر اين است كه پروبلماتيزهكردن در انديشههاي او چه نسبتي با هنر دارد. براي پرداختن به اين مسئله ابتدا جايگاه اين مفهوم در انديشه فوكو بررسي شد و سپس با استفاده از بخشهايي كه او به تحليل آثار هنري پرداخته است رابطه هنر با اين مفهوم مورد مداقه قرار گرفت. نتيجه حاصل شده اينگونه بود كه فوكو به دو معنا مفهوم پروبلماتيزهكردن را استفاده ميكند. در معناي اول به امري تاريخي اشاره دارد كه به وسيله دانش و قدرت پروبلماتيزه شده و حقايقي پيرامون آن به وجود آمده است. در معناي دوم براي او، پروبلماتيزه كردن فعاليتي فلسفي تاريخي است كه به وسيله آن تاريخ اكنون تحليل ميشود. بررسي ها نشان داد كه در تحليلهاي تاريخي او، هنر در جايگاه استراتژي دانش يا تكنيك قدرت، موضوعات مختلف را پروبلماتيزه ميكند. از سوي ديگر، تحليل برخي آثار هنري براي فوكو به مثابه فعاليتي فلسفي است تا كه تاريخ اكنون را پروبلماتيزه كند. بر همين اساس هنر با هر دو معناي پروبلماتيزهكردن رابطه مستقيم و دروني دارد.