عنوان مقاله :
مولفه هاي پديدارشناختي معرفت شناسي ابن سينا (با اتكاء به مباني پديدار شناختي هوسرل)
عنوان به زبان ديگر :
Phenomenological synthesis of Avicenna’s epistemology (based on Husserl’s phenomenological foundations)
پديد آورندگان :
خالدنژاد، شيوا دانشگاه آزاد اسلامي واحد يادگار امام خميني (ره) شهرري - گروه اديان و عرفان، تهران، ايران , نجفي افرا، مهدي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي - گروه فلسفه و اديان، تهران، ايران
كليدواژه :
ادراك حسي , پديدارشناسي , معقولات , ابن سينا , هوسرل
چكيده فارسي :
در اين مقاله به مبحث معرفت شناسي در فلسفه مشاء با نظر به مباني و اصول پديدارشناسانه هوسرل پرداخته شده است .دومساله محوري در انديشه هوسرل وجود دارد يكي مساله تعالي و ديگري انطباق است. مساله اي كه براي فيلسوفان مسلمان از جمله ابن سينا از دير باز مطرح بوده است، اتكاء به شهود حسي، علم حضوري و نظريه تجريد براي حل اين دو معضل بوده است. تحليل ادراكات حسي و فعاليت ذهني به منظور دريافت پديدار با واسطه گري معنا ، به عنوان متعلَّق شناخت با رويكردي التفاتي در نسبت اتحادي ميان عاقل و معقول و متناظر با نوئما و نوئسيس ، معرفت شناسي ابن سينا را در ساحت پديدارشناسي اي قرار مي دهد كه مولفه هاي آن را به عنوان مكتبي نو علاوه بر تائيد بسياري از امور ، در مواردي نيز داراي نقش بنياني معرفي مي كند و مقصود هوسرل به عنوان پايه گذار اين مكتب ( و يا روش ) در دريافت پديدار صِرف با صَرف نظر از وجود خارجي ،در علم حضوري مورد نظر ابن سينا برآورده مي كند. هدف اين پژوهش يافتن ظرفيتهاي پديدار شناختي فلسفه ابن سينا و بنياد هاي برخي از جريان هاي فلسفه مدرن از جمله پديدار شناسي هوسرل در انديشه اوست. اين مقاله با اتكاء به روش تحليلي توصيفي به بيان و نقد انديشه هاي هوسرل و ابن سينا پرداخته است.
چكيده لاتين :
This paper has tried to deliver a modern discussion on Avicenna’s epistemology on the basis of Husserl’s phenomenology, the main problems in Husserl’s are transcendence and correspondence which are considered by Muslim philosophers like Avicenna who tried to solve them by sensual intuition, knowledge in presence and theory of abstraction. Analysis of sensual perception and mental act due to perceive a phenomenon by mediator of the meaning as an reference for the knowledge with the intentional approach in respect of union between knower and the known parallel with Noema and Noesis can set Avicenna’s epistemology as a phenomenological approach which may be taken into consideration as a modern school in epistemology. Husserl’s phenomenological approach can be compared by Avicenna’s knowledge in presence. This paper tried to have a comparative study on Avicenna and Husserl’s epistemology by using analytical and descriptive method emphasizing on critical approach to the both.As a result it must be mentioned that Avicenna has approached to Husserl’s phenomenology.
عنوان نشريه :
پژوهشهاي معرفت شناختي