عنوان مقاله :
رابطۀ فلسفه و دين در مسيحشناسي بوئثيوس با تكيه بر رسائل كلامي و تسلّاي فلسفه
پديد آورندگان :
سالم ، مريم دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده الهيات و اديان - گروه فلسفه و كلام , نوراني خطيباني ، فاطمه دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده الهيات و اديان , پورسينا ، ميترا (زهرا) دانشگاه شهيد بهشتي - دانشكده الهيات و اديان - گروه حكمت و كلام
كليدواژه :
بوئثيوس , رسائل كلامي , تسلّاي فلسفه , مسيحشناسي , رابطه , شخص , طبيعت
چكيده فارسي :
پژوهش حاضر به روش تحليليتوصيفي درصدد تبيين رابطۀ فلسفه و دين در مسيح شناسي بوئثيوس است. بدين منظور در رسائل كلامي به عنوان نمايندۀ ديدگاه هاي كلامي بوئثيوس سه كار صورت مي پذيرد: 1 تعيين و تبيين مسألۀ كلامي بوئثيوس در مسيح شناسي. 2 تبيين مؤلفه هايي همچون: تبيين عقلاني «تثليث» به كمك مقولۀ «رابطه»، تعريف دقيق «شخص» و «طبيعت» در مسألۀ «تثليث»، تأكيد بر تمايز بين طبيعت و شخص و نشان دادن ضعف آراي اوتيكس و نسطوريوس. 3 پاسخ نهايي بوئثيوس به اين مسألۀ كلامي. در تسلّاي فلسفه به عنوان نمايندۀ فلسفۀ بوئثيوس به دنبال واكاوي دو مسأله هستيم: 1.آيا اين رساله چنانكه برخي ادّعا كرده اند، فاقد هرگونه نشان و تعليم مسيحي است؟ 2. آيا بوئثيوس در اين رساله به صراحت تعاليم مسيحي را زير سؤال مي برد يا اينكه تنها آشكارا به مسيحيّت اشاره نمي كند؟ بررسي اين موارد مودّي به اين نتيجه شد كه در رسائل كلامي، بوئثيوس به دنبال تبيين عقلاني اينكه تثليث، به معناي سه خدايي نيست و توحيد است، كمّ و كيف مشترك در سه شخص الهي، يعني مقولۀ جوهر را عامل وحدت تثليث و تمايز بين پدر، پسر و روح ا لقدس را از نوع مقولۀ رابطه مي داند كه البته اين رابطه، مايۀ تغيّر در جوهر و ذات نمي شود. او كه در رسائل كلامي، ايمان مسيحي را با تبيين عقلاني در توافق با عقل مي ديد، در تسلّاي فلسفه، نيازي به اشارۀ مستقيم به تعاليم مسيحي نمي ديد؛ وي به دنبال نجات بخشي عقل است و اين هيچ تعارضي با ايمان مسيحي او ندارد. او ابتدا با رسائل كلامي ايمان را مي فهمد و بعد به واسطۀ تسلّاي فلسفه به نجات بخشي ايمان مي رسد، بدين صورت تسلّاي فلسفه مي تواند تكملۀ رسائل كلامي و ايمان مسيحي او محسوب شود.
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي
عنوان نشريه :
تاملات فلسفي